تاریخ انتشار :يکشنبه ۳۱ حمل ۱۳۹۳ ساعت ۰۴:۵۹
کد مطلب : 89878
جنگ سالاران خطاهای شان را پذیرفتند؛ شما چطور؟!
جنگ سالار، واژه وارداتی ای است که با ورود غیر مسئولانه دولتهای عضو ناتو به رهبری ایالات متحده امریکا، بر تمامی کسانی اطلاق می شود که روزگاری برای دفاع از دین، خاک و ناموس خویش، سلاح بر دوش گرفته و در برابر قوی ترین ابر قدرت شرق، ۱۴ سال تمام شجاعانه و استوار مبارزه کردند.
شکی نیست که در میان مجاهدین و البته به دلیل اشتباه محاسباتی برخی از رهبران آنها نیروهای ناخالص و غیر مجاهد و حتی نیروهای ستون پنجم دشمن نیز رخنه و نفوذ کردند و در واقع همین نیروهای غیر متعهد و چه بسا فاسد در صفوف مجاهدین بودند که بسیاری از خرابی ها را ببار آورده و موجب دلسردی مردم از مجاهدان در راه خدا شدند.
البته نقش امریکا و غرب در ضربه زدن به چهره جهاد و مجاهد را هم نباید از نظر دور داشت و اینکه سران کاخ سفید و غرب هیچگاهی نمی خواستند تا با پیروزی مجاهدین در افغانستان، شاهد یک دولت به واقع اسلامی در کنار جمهوری اسلامی ایران در منطقه باشند.
به همین دلیل نیز امریکا و غرب سریعاً دست به کار شدند و با کمک دولتهایی چون پاکستان و عربستان سعودی، بنیان تشکیلات مخوف و تروریستی ای بنام طالبان را در افغانستان، پی ریختند. گروهک طالبان با دو هدف در افغانستان پایه گذاری شد که صد البته در پشت هر دو هدف، قدرتهای استعماری امریکا و غرب قرار داشتند.
هدف اول، تخریش و تخریب چهره اسلام واقعی و خشن و افراطی نشان دادن مسلمانان به ملتهای امریکایی و غربی و هدف دوم نیز براندازی دولت اسلامی ای که به دست مجاهدین افغان در کابل پی افگنده شده بود.
طالبان و سایر گروههای مسلح در کشور و سایر بلاد اسلامی، امریکا و غرب را در این دو هدف، کمک خارق العاده و قابل توجهی کردند و در واقع، آنان را به هر دوی این هدف، نائل و واصل کردند.
می توان گفت که طالبان و گروههای دهشت افکن دیگر در افغانستان و منطقه، شاهکاری را به سود امریکا و غرب در مدت زمانی کوتاه و با مصرف اندک انجام دادند که اگر به امریکا و غرب بود، چه بسا سالهای سال و با صرف هزینه های بسیار سنگین هم نمی توانستند از عهده انجام آن بیرون آیند!.
به هر حال، این کار انجام گرفت و تاریخ مصرف طالبان هم همزمان با حمله ساختگی و فرمالیته تروریستی به برجهای دوگانه تجارت جهانی در شهر نیویارک، به انتها رسید و با وارد شدن امریکا و غرب به افغانستان و بر قراری نظام جدید در کشور، سیلی از واژه ها و مفاهیم لیبرال و غرب زده و البته همراه با افکار و آراء اومانیستی و غرب مآبانه، وارد کشور اسلامی ما گردید.
سیر غرب زدگی و تقلید از فرآورده های فرهنگی آن، با تلاش پیگیر و شبانه روزی بسیاری از رسانه های تصویری و شنیداری وابسته، سرعت بیشتری گرفته و در مدت زمان طولانی و البته تدریجی دوازده سال، تمامی خانه ها در شهرها و ولایات کشور را فرا گرفت.
این روال چنان سیر شتاب زده ای به خود گرفت که بسیاری از غرب زده های لیبرال اندیش و بیگانه از اسلام و قرآن را چنان ذوق زده کرد که آنان بدون هیچ حساب و هندسه فکری و عقلی، به فکر نامزد کردن خویش در انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان اسلامی افتادند!.
بر اساس خبرها، یکی از این نامزدان محترم اخیراً لب به سخن گشوده و طی یک کنفرانس خبری، از مجاهدین و به تعبیر خودش”جنگ سالاران” خواسته تا از مردم افغانستان عذرخواهی کرده و به جباران اشتباهات خویش بکوشند!.
به عین سخنان ایشان توجه می دهیم:” جنگ سالاران گذشته باید خطاهای گذشته شان را پذیرفته و در صدد جبران آن اشتباهات بر آیند.
نباید در گذشته بمانیم طوری که آینده ما قربانی گذشته شود، باید متحد شویم و مسئولیت پذیر باشیم تا به درستی به پیش برویم.
ایجاد سیستم اقتصادی عاری از فساد می تواند وابستگی های افغانستان به کشورهای دیگر را کاهش داده و افغانستان را از بحران های فعلی، بیرون براند.”
فرازهای بالا بخشی از عین کلماتی است که بر زبان داکتر اشرف غنی احمد زی، یکی از نامزدان ریاست جمهوری، جاری شده است. با آنکه در برخی از مسایل می شود با ایشان موافق بود، اما به نظر می رسد هم به ایشان و هم کسانی که مانند ایشان می اندیشند، چند نکته را مکرر باید توضیح داد و آن اینکه اولاً اگر پایداری و مقاومت شجاعانه و بی بدیل همین به قول امثال شما جنگ سالاران در عرض و طول چهارده سال مداوم نمی بود، شما و امثال شما شاید حتی جرئت آمدن به افغانستان را هم به خود نمی دادید تا چه رسد به آنکه پس از عمری عافیت و آسایش در امریکا و اروپا، هوای وطن به سر تان بزند و بالاتر از آن خود را نامزد ریاست جمهوری هم بکنید!.
دوم آنکه همه مجاهدین به آن تعبیر زننده ای که امثال شما معتقدید، جنگ سالار نیستند و کار ناروا و خلاف شرعی نکرده اند تا در صدد جبران گذشته باشند؛ بلی! این واقعیت را هم همه مردم افغانستان و جهان قبول دارند که برخی از حلقات معلوم الحال در کشور، هیچگاهی جهاد نکردند و فقط جنگ قدرت و ریاست را مشق می کردند که صد البته از مردم و کشور قربانی ها هم گرفتند.
سوم اینکه فرهنگ منحط و غیر انسانی غرب، اندیشه و روح و روان انسانها را ترور می کند و به ابتذال می کشاند و آنان را دچار مرگ روح و باورهای ارزشمند و انسانی می کند. آیا چه کسانی و کدام فرهنگ قاتل انسانها و بشریت اند؛ آنهایی که جسم بشر را می کشند و یا آنانی که اندیشه و باورهای الهی و آسمانی را ترور می کنند؟!
نتیجه و پایان سخن اینکه، قدرت و سیاست، اکثیری است که دوست را دشمن و دشمن را دوست می نمایاند و گر نه که اگر جنگ سالاران بداند، چرا شما خوبان با آنان در یک تیم قرار گرفته و به سمت و سوی قدرت و ریاست می تازانید؟!
مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.net/vdcjooeo.uqehazsffu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

خجا لت بر کسانی که از نام جهاد وطن عزیز ما یان را خرابه کردند وهم از اعمال که توپ وتا نک ایشان همه کا بل بخصوص کوته سنګی را تباه نمودند مجا هد خطاب مینما ید و نمی پر سد که در زمان وزارت چی خدمت به وطن کردند به شانه امر یکا دولت دا کتر نجیب ا لله را سقوط وهم به شا نه هایی امریکایی ها دوباره به قدرت رسیدند وهم فغان میزنند که مایان اولاد امر یکایی نیستیم خجالت بر این طور اشخاص