تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۹ جدی ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۳۵
کد مطلب : 177566
اهداف پشت پرده رویکرد امارات و عربستان به پاکستان
محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی با وعده کمک 15 میلیارد دالری به‌زودی به پاکستان سفر می‌کند.

روزنامه "داون" پاکستان به نقل از یک منبع سعودی نوشته که ولیعهد این رژيم قرار است در سفر خود به پاکستان، چند قرارداد سرمایه گذاری نظیر ساخت پالایشگاه نفت چند میلیارد دالری در بندر گوادر را امضا کند.

براساس این خبر، هیات عالی‌رتبه عربستان سعودی به سرپرستی محمد بن سلمان در ماه فبروری به پاکستان سفر کند.

وزیر مشاور دولت فدرال پاکستان نیز گفته است: هفته گذشته اعضای هیات 15 نفره عربستان سعودی با سفر به بندر گوادر، قرارداد نهایی تفاهمنامه پالایشگاه نفت آرامکو را در این منطقه نهایی کرد.

وی همچنین گفته است که طی سه تا پنج سال آینده، عربستان سعودی، امارات متحده و چین 40 میلیارد دالر در پاکستان سرمایه‌گذاری می‌کنند.

محمد بن زاید آل نهیان؛ ولیعهد امارات نیز هفته جاری به پاکستان سفر کرد و بسته کمک به پاکستان به مبلغ 6.2 میلیارد دالر را اعلام کرد.
 
اقتصاد پاکستان به شدت آسیب پذیر است و دولت این کشور، مجبور است برای جلوگیری از فروپاشی کامل آن، از کشورهای ثروتمند منطقه و متحدان استراتژيک آن کشور، وام بگیرد.
 
با این حال، این نمی تواند همه ماجرایی باشد که در پشت پرده رویکرد عرب ها به پاکستان وجود دارد.
 
بسیاری از آگاهان معتقد اند که سرمایه گذاری اعراب در پاکستان، اهداف استراتژيک و بلندمدت دارد و این رویداد می تواند سرنوشت جدید سیاسی و امنیتی را برای آینده این منطقه آشوب زده، رقم بزند.
 
پاکستان همواره به کمک های مالی کشورهای عربی، متکی بوده است؛ همان گونه که به شدت به سرمایه گذاری های اقتصادی چین وابسته است؛ اما این انتظار و وابستگی، یکجانبه نیست؛ بلکه از آنسو، کشورهای کمک کننده هم از پاکستان، انتظارهای مشخصی دارند. به عنوان نمونه، چین با فروش سلاح به پاکستان، عمده ترین شریک نظامی این کشور محسوب می شود و بی تردید، از این رهگذر، به جز منافع اقتصادی، اهداف استراتژيک و راهبردی خود را در حوزه هژمونی منطقه ای و گسترش چتر سلطه امنیتی اش بر منطقه جنوب آسیا به ویژه با توجه به تنش های دیرینه ای که با هند دارد، مد نظر قرار خواهد داد.
 
اعراب هم انتظار و اهداف مشابهی را دنبال می کنند. عربستان و امارات متحده عربی، در سال های اخیر در کانون سیاست های ایران هراسانه ای قرار دارند که به تحریک امریکا و رژيم اسراییل در خاور میانه، جریان دارد. آنها به همین منظور، جنگ خونین و مرگبار یمن را کلید زدند؛ جنگی که پس از سال ها تقلای مذبوحانه، اکنون به تحریک ترامپ، مجبور به پایان دادن آن هستند تا بیش از این مفتضح نشوند.
 
در جنگ یمن، عربستان تلاش گسترده ای به خرج داد تا پاکستان را نیز مستقیما درگیر کند؛ اما دولت اسلام آباد، هرگز به صورت رسمی حاضر نشد در آن مشارکت کند. با این وجود، راحیل شریف؛ فرمانده پیشین نیروی زمینی ارتش پاکستان، پس از ترک وظیفه اش در ارتش آن کشور، از سوی عربستان به فرماندهی ائتلاف متجاوز سعودی، منصوب شد.
 
اینها همه نشان می دهد که عربستان و امارات، تلاش می کنند با سرمایه گذاری در پاکستان، اسلام آباد را علیه تهران قرار دهند. این در حالی است که پاکستان، از سال ها پیش تاکنون، کانون هسته گذاری تروریست های تکفیری مورد حمایت اعراب و حلقاتی در داخل پاکستان بوده است. این گروه های تروریستی همچنین از حمایت ضمنی و پنهانی امریکا که همزمان بر اعراب و پاکستان، سیطره دارد نیز برخوردار بوده اند. با این حساب، به عقیده تحلیلگران، سرمایه گذاری اقتصادی عرب ها در پاکستان، می تواند سرآغاز یک پروژه ضد امنیتی تازه در منطقه باشد که بر اساس آن، داعش در افغانستان و گروه های تروریستی ضد ایرانی در مرزهای آن کشور با پاکستان، بیشتر تجهیز و تقویت شوند و پاکستان، بار دیگر به جایگاه همیشگی خود به عنوان کانون ناامنی و بحران در آسیا بازگردد تا اعراب از این رهگذر، ثروت های نفتی شان را صرف بی ثبات سازی ایران و افغانستان و دیگر کشورهای اسلامی کنند.
 
اینکه آنها موفق می شوند یا همانند سوریه و یمن و عراق و... با شکست فضیحت باری رو به رو می گردنند، بحثی مربوط به آینده است؛ اما نفس رویکرد اعراب متحد اسراییل، حامی تروریزم تکفیری و مروج تفرقه افکنی مذهبی به پاکستان، خطرناک است و تهدیدی جدی علیه امنیت و ثبات در منطقه محسوب می شود.
https://avapress.net/vdcjmaevmuqeaiz.fsfu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما