تاریخ انتشار :شنبه ۹ جوزا ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۱۶
کد مطلب : 112296
طالبان، تروریستان ضد استکبار!؟
به نظر می رسد که ورق برای طالبان برگشته باشد، پروژه هایی وجود دارد که می خواهند دامن این گروه تروریست را از جنایت هایی که در دو دهه گذشته مرتکب شده پاک کنند، چهره روحانی و رحمانی از این گروه به نمایش بگذارند. 

نخستین پروژه البته در سایه حکومت آقای کرزی آغاز به کار کرد. آقای کرزی، با در انداختن ادبیات جدید در این عرصه، کوشید تا چهره دیگری از این موجودات ارائه دهد. به جای طالبان از گروه مخالف حکومت نام برد و به جای نام تروریست آنها را برادران ناراضی حکومت خواند.

او کوشید وابسته بودن این گروه را با پاکستان کم رنگ جلوه دهد تا دامن این گروه از جنایت های بی شماری که مرتکب شده پاک دانسته شود.

آقای کرزی زندانیان این گروه را چه به صورت فردی و گروهی از زندان های کشور رها ساخت. وی هم چنان کوشید میان طالبان، خوب و بد ایجاد کند. بخش عمده ای از طالبان را خوب معرفی کرد اندکی از این گروه را بد.
این روند ادامه یافت اما در رویه و کردار طالبان هیچ تغییری ایجاد نشد. نه تنها این لحن و ادبیات جدید حکومت را پاسخ مثبت ندادند؛ بلکه با شدت و حدت بیش از گذشته به مقابله با مردم افغانستان پرداختند.

در گزارش هایی که در سالیان گذشته توسط برخی نهادهای بین المللی منتشر شد گفته شده است که بیشترین تلفات انسانی در افغانستان، از سوی طالبان صورت گرفته است.
 
آنها هیچ زمانی از جنایت رویگردان نبوده اند. آقای کرزی در دوران ریاست جمهوری خود کوچکترین اشتباه خارجی ها را بزرگ کرد و به دنیا نشان داد، اما در برابر جنایت های بی شمار طالبان یا سکوت کرد یا به محکوم کردن صرف اکتفا ورزید. در سیاست طالب گرایی، حکومت وحدت ملی نیز پای جای پای کرزی نهاده و حتا کمی غلیظ تر از کرزی نظر داده و عمل کرده است.

اشرف غنی در نخستین روزهای حکومت خود، از این که تمام زندانی های طالبان فقط از یک قوم اند اظهار تاسف کرد و آن را بی عدالتی خواند!

 این گفته ها، تمسخر همگانی را در پی داشت و بسیاری این گفته ها را ناشی از قوم گرایی افراطی و هم دلی او با طالبان دانستند. در عمل هم کوشید جنایت های طالبان را کم اهمیت جلوه دهد، چهره دیگر از این گروه به نمایش بگذارد. در رخداد گروگانگیری که هنوز بیش از ده نفر در اختیار این گروه قرار دارد؛ نخستین تلاش ها این بود که این رخداد را به داعش نسبت دهد. اما به تدریج آشکار شد که پشت سر این گروگان گیری طالبان قرار دارند.

روند تبرئه و تنزیه طالبان در داخل افغانستان منحصر نمانده، بلکه برخی حلقه ها، خواسته و یا ناخواسته می کوشند چهره ی مطلوبی از طالبان نشان دهند و جنایت های بی شمار این گروه را با الفاظ و جملاتی بپوشانند. در تازه ترین تلاش ها گفته شده است که طالبان چهره ای ضد استکباری دارد!!

حدود دو هفته قبل از سوی تعدادی از خبرگزاری های ایران اعلام شد که برخی سران طالبان وارد تهران شده اند. این خبر از سوی مسؤولان دولت ایران تکذیب شد. اما این هیات وارد ایران شد، با چه کسی صحبت کرد و روی چه مبنایی گفت وگو صورت گرفت کسی نمی داند. اما نوشته ای در وبسایت دیپلماسی ایرانی تحت عنوان " نمایش تغییر چهره طالبان" به چاب رسید که برای نگارنده بسیار حیرت آور بود.
در ابتدای این نوشته آمده است: طالبان که پیش تر به عنوان یک گروه تروریستی قلمداد می شد، اینک تغییراتی را در استراتژی خود اعمال کرده»
نخستین پرسشی که برای نگارنده به وجود آمده آنست که تغییر استراتژی این گروه در کجا است؟
مردم و بسیاری از تحلیلگران کشور ما بدین باور هستند که طالبان بیش از این که یک گروه مذهبی باشد، یک گروه سیاسی- نظامی است که توسط سازمان استخبارات پاکستان به وجود آمده و برای مقصد خاصی به کار گرفته شده و می شود. 

بنابراین وابستگی به خارج و ترریست بودن، دو ویژگی عمده طالبان است و تا هنوز در عمل نیز اثبات کرده اند. اما وقتی گفته می شود که تغییر استراتژی داده است برای ما قابل فهم نیست، آیا دست از جنایت برداشته وارد فاز سیاسی شده اند یا آن که از سازمان استخبارات پاکستان کسب استقلال کرده اند؟

تا هنوز هر دو مورد منتفی است هیچ دلیلی دال بر این که طالبان تغییر جهت داده باشند وجود ندارد و واقعیت هایی که در هفته های اخیر در افغانستان رخ داد و دست طالبان در آن دخیل است این مدعا را اثبات می کند.

در ادامه مطلب آمده است که آنها مدعی هستند که برای کسب آزادی می جنگند!
اصلا کسی که این مطلب را نوشته است به واقعیت های موجود افغانستان نظر دارد یا آن که مشت به تاریکی زده و کوشیده است با فراهم کردن یک مشت توهمات چهره ی مطلوبی از طالبان به نمایش بگذارد».

در بخش دیگر این مطلب چنین می خوانیم:
به نظر می رسد یکی از علت های تلاش امریکا و متحدانش در منطقه به منظور ایجاد داعش در افغانستان و پاکستان، جذب نیروهای تندرو از میان صفوف طالبان بوده که خواهان مذاکره با حکومت افغانستان نیستند. آنها سعی می کنند اقداماتی تحت عنوان داعش در افغانستان انجام دهند که این اقدامات در حقیقت توسط افراد تندرو طالبان بوده که اینک جذب این گروه تروریستی شده اند:

این دیگاه همان دیدگاه آقای کرزی است که به نحوی در این مطلب هم منعکس شده است که طالبان به تندرو و کند رو تقشسیم شده است.

در ادامه آمده است
در حال حاضر نیز در اکثر ولایت ها _ حدود ۲۰ ولایت _ حملات شدیدی را علیه نیروهای دولتی انجام داده اند. حتی بسیاری از مناطق را از نیروهای دولتی پس گرفته اند»
بسیار جالب است که گفته شده است میان ایران و گروه طالبان سنخیت هایی وجود دارد آن ضد استکباری بودن طالبان است!

کسانی که این نوشته تبلیغاتی طالبان را به چاب رسانیده گویا اندک ترین معیاری در ارزیابی استکبار و مستکبر نداشته است. به دیدگاه ماه استکبار به قدرتی گفته می شود که از هر اهرمی برای کسب امتیازهای سیاسی و اقتصادی برای خود استفاه کند. نمود کامل آن حکومت امریکا در جهانست و به تناسب قدرت و توان، هر کسی می تواند خوی استکباری داشته باشد و طالبان یکی از گروه هایی است که در جهت استکباری عمل کرده و خوی شدیدی استکباری دارد.

هیچ مهم نیست که یک مستکبر یک اسلحه به دوش داشته باشد و آن را در راه زیاده خواهی های خود به کار گیرد یا یک انبار اسلحه، یا یک کشور پر اسلحه داشته باشد. نکته دوم آنست که پایمال کردن حرمت انسان ها از خصلت های دیگر استکباری است که در طالبان بسیار پررنگ دیده می شود. 

نباید فراموش کرد که استکبار و استضعاف واژگان دینی هستند که در قرآن نسبت به فرعون به کار رفته است.
طالبان برای رسیدن به هدف خود از هر اهرمی سود برده اند و بزرگترین موهبتی که خداوند به انسانها عطا کرده است زندگی و حیات آدمیان است و او(خداوند) کشتن یک انسان بی گناه را برابر با کشتن کل بشریت می داند و طالبان برای کشتن انسان با تمام توان تلاش کرده است.
 
این خوی استکبار ستیزی طالبان در کجا پنهان شده است که جز چشم نویسنده مطلب به دید دیگری نرسیده است.؟

به هر حال امید که خوانندگان خود به خواندن آن مطلب همت گمارند و یاوه بافی های صاحب نوشته را، خود به داوری بنشینند.
این قلم به این نکته توجه می دهد که تبرئه طالبان از حکومت کرزی آغاز یافت تا حکومت کنونی رسیده و اکنون همسایگان افغانستان، از جمله برخی وبسایت های ایرانی می کوشند با نوشتن برخی مطالب بی پایه، جنایت های طالبان را در لفافه ای از الفاظ و اصطلاحات بپوشانند. چهره ای جدیدی از این گروه به نمایش بگذارند. البته چون جنایت های طالبان آن قدر مبرهن و آشکار است که با هیچ ترفندی نمی توان پوشانید فقط بی آبرویی مضاعفی برای نویسندگان و گویندگان این گونه نوشته ها باقی می ماند و بس.
مولف : م. سمنگانی
https://avapress.net/vdci3razqt1azr2.cbct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما