تاریخ انتشار :چهارشنبه ۲ ثور ۱۳۹۴ ساعت ۱۹:۰۸
کد مطلب : 110400
افغانستان و نگاه از سوراخِ تنگِ دیوار چین!
خبرها حکایت از سرمایه گذاری کلان ۴۶ میلیارد دالری چین در پاکستان دارد. این خبر تعدادی از آگاهان افغان را ذوق زده کرده و آنان امیدوارند تا این میزان از حجم وسیع و گسترده سرمایه گذاری چین در کشور همسایه، در کوتاه مدت، نگاه سران اسلام آباد نسبت به ایجاد بحران و مدیریت آن در افغانستان را تا حدودی تغییر دهد.
برخی از آگاهان به این باورند که این حجم از سرمایه گذاری چین در پاکستان موجب خواهد شد تا فرصتهای شغلی بسیاری در کشور همسایه بوجود آید و تعداد بی شماری از مردمِ بیکار پاکستان را صاحب کار و پیشه کند.
بنابراین و در یک چنین شرایط و اوضاعی که کار و پیشه و شغل از در و دیوار پاکستان بریزد، دیگر کمتر کسی کار و درآمد حلال را گذاشته و به دنبال شغلهای حرام و کاذبی چون پیوستن به صفوف طالبان و داعش، فکر خواهد کرد.
این دسته از آگاهان، بوجود آمدن یک چنین تحولی در میان اتباع پاکستانی را نتیجه طبیعی و قهری سرمایه گذاری کلان چین در آن کشور می دانند و در نتیجه این تحول، افغانستان نیز آرام آرام از تیررس مداخلات خونین پاکستان دور خواهد شد و این پیامدِ خوب و مبارک سرمایه گذاری ۴۶ میلیارد دالری چین در پاکستان، برای افغانستان خواهد بود.
اما تعدادی دیگر از کارشناسان با دیدگاه فوق موافق نبوده و حیطه اقتصادی را کاملاً جدای از عرصه های سیاسی می دانند؛ آنان معتقدند که پروژه هایی چون طالبان، لشکر طیبه، لشکر جهنگوی، داعش و دهها گروه کوچک و بزرگ دیگرِ ساخته و پرداخته استخبارات پاکستان، همه سیاسی بوده و با هدف سلطه پاکستانی ها به این و آن کشور و یا امتیاز گیری از دولتهایی در منطقه، ایجاد شده اند و اینها در هر حالی، موجود و فعال خواهند بود و هیچ گونه ربط و وصلتی با سیاست های اقتصادی پاکستان ندارند.
پاکستان در این دیدگاه دو نظرگاه نسبت به افغانستان دارد که تا آن دو هدف برآورده نشود، ابداً دست از سر افغانستان و دولت و ملت آن بر نمی دارد که یکی از آنها موضوع دیورند بوده و دیگری قطع هر گونه نفوذ هند در افغانستان.
بنا براین دیدگاه، داعش موجود در افغانستان نیز یک پروه جدید پاکستانی است که در صورت مصالحه طالبان با دولت افغانستان، جایگزین آنان شده و به جنگ و ناامنی همچنان در افغانستان ادامه خواهد داد.
به نظر می رسد حق با دیدگاه دوم باشد و گمان نمی رود مادامی که نگاه ملتمسانه سران و دولت مردان ما به دست و اراده این آن دولت و کشور باشد و در موضوع کنونی نیز تا زمانیکه حکومت و دولت ما پشت دیوار قطور چین ایستاده و از سوراخ تنگ این دیوار به اراده سران آن کشور مبنی بر برقراری ثبات و امنیت به کشور خویش امید داشته باشند و دل به این خوش کنند تا سران چین از همتاهای پاکستانی شان بخواهند تا طالبان را بر سر میز مذاکره با دولت افغانستان بکشانند.
بیاد باید بیاوریم در این زمینه سخنان سخنگوی وزارت امور خارجه پاکستان را که گفته بود اگر کسانی فکر می کنند که چین می تواند پاکستان را مبنی بر مصالحه با دولت افغانستان، تحت فشار قرار بدهد، سخت در اشتباهند؛ به نظر می رسد بواقع نیز چنین است و داشتن روابط اقتصادی کشوری با کشوری دیگر، ابداً به معنی دارا بودن نفوذ بر دیگری نیست.
بنابراین، چشم داشتن به دست و اراده این و آن دولت و کشور، ابداً زیبنده دولت و ملتی چون افغانستان با آنهمه سابقه درخشان در استعمار ستیزی نبوده و سران و حاکمان ما بجای این گونه دریوزگی های سیاسی، لازم است تا امکانات بالقوه و بالفعل کشور و مردم خود توجه کنند و با خدمت صادقانه به مردم، آن اعتماد از دست رفته را دوباره ترمیم کرده و به مردم باز گردانند؛ تا در این صورت مردم نیز چونان کوهی محکم و استوار در پشت سر دولتمردان خویش بایستند و با سخت کوشی ای که شاخصه زبانزد این مردم و ملت است، بر همه ی ناملایمات از جمله ناامنی و بی ثباتی فایق آیند.
ملت ما بارها امتحان خویش را داده اند و هر بار نیز سربلند و سرخروی از آزمایشات بیرون آمده اند. ملت ما بدون هیچ گونه گزافه و اغراقی، یک ملت آماده و مهیا برای هر گونه تلاش و فعالیت و خدمتی برای دولت و کشور و هموطنان خویش هستند.
با تاسف باید گفت که این سران و رهبران مایند که هیچ گونه هدف و انگیزه ی مردمی و ملی در آنها نفس نمی کشد و لااقل تا کنون به اثبات رسانده اند که جز به منافع سخیف و شخصی و نهایتاً خانوادگی و تیمی خویش، به هیچ گزینه با ارزش و رفیعی چون خدمت به مردم و کشور، حتی فکر هم نمی کنند تا چه رسد که کار و فعالیتی در این عرصه از خود به نمایش بگذارند.
سران و حاکمان دولت وحدت ملی می توانند این را به مثابه یک هشدار صد در صد جدی و شوخی نبردار فرض کنند که اگر بخود نیایند و بیش از این خود و تیم خویش را درگیر بازی های سخیف و کودکانه قدرت و ریاست طلبی کنند و صلاح و منافع مردم و کشور را از آجندای توجه شان کنار بزنند، مطمئن باشند که چیزی جز زیان دنیا و عقبا و ملامت خدا و خلق خدا و نیز تاریخ را برای خود نمی خرند.
سخن نهایی و نتیجه آنکه، شایسته است سران دولت وحدت ملی با قطع هر گونه توقع و امید از چین و امثال آن، به قدرت و یاری آفریدگار هستی امید بسته و با رجوع به امکانات و مردم خویش، جهت بسامان رساندن کار کشور و دولت و ملت خویش، عزم خود را جزم کنند.
مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.net/vdcdzz0fzyt0fo6.2a2y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما