پدر آن حضرت، امام دهم حضرت هادی علیهالسلام و مادرشان بانویی پارسا و شایسته به نام بانو حدَیث است که برخی او را بنام سوسن و برخی به نام سلیل مینامند.
این بانوی گرامی از زنان نیکوکار و دارای بینش اسلامی بود و در فضیلت او همین بس که از زمان شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام، پناهگاه و نقطه اتکای شیعیان در آن مقطع زمانی بسیار بحرانی و پراضطراب بود.
امام حسن عسکری علیهالسلام به همراه پدر گرامیشان در سال 233 هجری قمری به سامرا آمدند و در همان جا به زندگی پر افتخار خود ادامه دادند؛ اگر چه ایشان در مدت 6 سال امامت خود دایماً تحت مراقبت بودند و مدتی نیز به دستور معتمد زندانی شدند.
نقش خاتم آن امام بزرگوار به روایتی سبحان مَن له مقالید السماوات و الارض و به روایتی معتبرتر ان الله شهید بوده است.
از آنجا که پیشوای یازدهم به دستور خلیفهی عباسی در سامرا در محله عسکر سکونت اجباری داشتند به همین جهت عسکری نامیده شدند.
از مشهورترین القاب دیگر آن حضرت نقی و ذکی و کنیهاش ابومحمد است. 22 سال از عمر شریفشان میگذشت که بعد از شهادت پدر ارجمندشان به امامت رسیدند.
دوران زندگی کوتاه امام حسن عسگری به سه دورهی مشخص تقسیم میگردد:
۱- پنج سال در حجاز در شهر زادگاه خود در حضور و مراقبت پدر بزرگوارش.
۲- شانزده سال در عراق قبل از دوران امامت و پیشوائی .
۳- هفت سال دوران کوتاه و پربار امامت و زعامت در عراق .
سیرت امام حسن عسگری (ع)
امام حسن عسگری (ع ) بیانی شیرین و جذاب و شخصیتی الهی، باشکوه و وقار و مفسری بی نظیر برای قرآن مجید بود. راه مستقیم عترت و شیوه صحیح تفسیر قرآن را به مردم و به ویژه برای اصحاب بزرگوارش در ایام عمر کوتاه خود روشن کرد.
موضع علمی و آموزشی امام:
مواضع علمی آن حضرت در پاسخهای قاطع و استوارشان در مورد شبههها و افکار کفرآمیز و بیان کردن حق، مناظره و گفتگوهای موضوعی و مناقشهها و بحثهای علمی، و همزمان با آن فعالیتها، کوششهای دیگر از قبیل صادر کردن بیانیههای علمی و… بوده است
موضع نظارت بر پایگاههای مردمی:
ـ موضع امام (ع) در این زمینه، نظارت بر پایگاههای مردی خود و پشتیبانی از آن پایگاهها و بالابردن درجه آگاهی آنها و مجهز کردن آن با همه اسلوبها و روشهای پایداری و بالابردن به سطح پشتازان متعهد بود.
امام غالباً آنان را هشدار می داد تا در دام عباسیان نیفتد ودر مصائب روزگار از نظر اقتصادی و اجتماعی به علت بدبختیها و رفتار بیرحمانه حکام که با آن روبرو می شدند، به آنان کمک می رسانید…..
موضع آن حضرت در قبال آماده کردن مسئلهی غیبت :
امام حسن عسکری علیهالسلام به وضوح میدید که ارادهی الهی برای ایجاد دولت الله بر روی زمین و در برگرفتن همهی جهانِ انسانیت و گرفتن دست مستضعفان در زمی بر این تعلق گرفته است که فرزند بزرگوارش غیبت کند.
فعالیت امام حسن عسکری علیهالسلام و برنامهریزی او در تحقق بخشیدن هدف مزبور به دو کار مقدماتی نیازداشت:
۱- مخفی کردن مهدی (عج) از چشم مردن و نشان دادن وی فقط به بعضی از خواص
۲- آنکه به هر ترتیب، فکر غیبت را در اذهان و افکار رسوخ دهد و به مردم بفهماند که این مسئولیت اسلامی را باید تحمل کنند و مردم را به این اندیشه و متفرعات آن عادت دهند.
امام حسن عسکری علیهالسلام در مسیر تحقق بخشیدن به هدف بالا اقدامات زیر را انجام میداد:
الف) بیانیههای کلی و عمومی درباره صفات مهدی (عج) از قبیل: «وقتی قیام کند، در میان مردم با علم خود داوری خواهد کرد مانند داوری داود که از بینه و دلیل، پرسشی نمی کرد».
ب) توجیه و نقد سیاسی در مورد اوضاع موجود و مقرون کردن آن به اندیشهی وجود مهدی (عج) و ضرورت ایجاد دگرگونیها از سوی او و از این قبیل؛ مانند: «وقتی قائم خروج کند به ویران کردن منابر و جایگاههای خصوصی در مساجد فرمان خواهد داد. این جایگاهها به منظور امنیت و محافظت خلیفه از تعدی و برای افزودن هیبت او در دل دیگران بنا شده است.»
ج) اعلامیه های کلی برای پایگاهها و اصحابش که در آن، ابعاد اندیشهی غیبت برای آنان و ضرورت آمادگی و عمل به آن از ناحیهی روانی و اجتماعی توضیح داده شده بود تا غیبت امام (ع) و جدایی او را از آنان بپذیرند. امام به ابن بابویه نامهای نوشت و در آن فرمود: «بر تو باد بردباری و انتظار گشایش، پیمبر فرمود: برترین عمل امت من انتظار کشیدن گشایش است و شیعه ما پیوسته در اندوه است تا فرزندم ظهورکند.»
د) راه دیگری که امام برای آمادگی غیبت در اذهان مردم انجام داد پنهان نمودن خود و برقراری رابطه با دوستان و طرفداران از طریق مکاتبه و مراسله بوده است. همچنین نظام و روش وکالتی و وساطتی که امام حسن عسکری علیهالسلام با پایگاههای مردمی خود برگزید، روشی دیگر از روشهایی بود که برای فهماندن مسئلهی غیبت به آحاد مردم آماده شده بود.