تاریخ انتشار :پنجشنبه ۵ سرطان ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۵۰
کد مطلب : 94294
مکلف نیستیم «واژه‌های ایرانی» را وارد زبان «دری» کنیم
یکی از اعضای آکادمی علوم افغانستان می‌گوید که افغانستان مکلف نیست که آنچه او «واژه‌های ایرانی» می خواند را وارد زبان «دری» کرده و از آن استفاده کند.
حبیب‌الله رفیع؛ عضو آکادمی علوم افغانستان در گفت‌وگو با خبرگزاری آوا، بیان کرد که ایران ۸۰ هزار واژه جدید ساخته است و این واژه ها جزء ترمینالوژی ملی ایران و مربوط آن کشور می‌شود.
آقای رفیع تاکید کرد که مکلف و مجبور نیستیم که این ۸۰ هزار واژه و اصطلاح ایرانی را وارد زبان دری کنیم.
اختلاف سر تعلق واژگان به ایران و افغانستان، میان فارسی زبانان مستقل و پشتون‌های نزدیک به دولت و دربار در افغانستان، یکی از پرتنش ترین مسایل فرهنگی و اجتماعی بوده است.
پشتون های نزدیک به دولت، قایل به دوگانگی زبان های «فارسی» و «دری» اند و می گویند که فارسی از آن ایران و دری مخصوص افغانستان است و نباید واژه های مورد استفاده فارسی زبانان ایران را در افغانستان به کار برد؛ اما در برابر این جریان، روزنامه‌نگاران، شاعران، نویسندگان، فرهنگیان و اهالی هنر و فرهنگ و رسانه افغانستان قرار دارند که معتقد به یگانگی فارسی و دری و دوگانگی لهجه ها اند و می گویند که ایران و افغانستان به لحاظ فرهنگی، جغرافیایی یگانه و با تاریخ و پیشینه تمدنی همسان اند و مرزبندی های سیاسی نمی تواند بر یگانگی فرهنگی این سرزمین ها، سایه اندازد؛ زیرا میراث آنها در عرصه فرهنگ، به ویژه زبان فارسی، مشترک و یگانه است.
با این حال، آقای رفیع که از شمار فعالان فرهنگی پشتون و نزدیک به حلقه حکومت است، با بیان اینکه دولت‌ها برای پیشبرد امور خود لغاتی را وضع می‌کنند، افزود که مثلاً ایران به‌عنوان یک کشور مستقل، برای هویت ملی خود یک سلسله اصطلاحات را ساخته‌ و رایج کرده‌است.
دانشگاه اسم خاص و ایرانی است
این عضو آکادمی علوم افغانستان در حالی که می‌گوید واژه «دانشگاه» کلمه ای دری است؛ اما آن را جزء ترمینالوژی ملی ایران می‌داند.
رفیع تو ضیح می‌دهد که دانشگاه بالکل واژه‌ای دری است؛ «دانش» کلمه‌ای دری و «گاه» پسوند مکان است؛ اما «دانشگاه» اسم خاص است و جای استفاده خود را دارد.
به نظر آقای رفیع، مرکز تعلیمی را در ایران دانشگاه می‌گویند و در افغانستان همین مرکز تعلیمی را پوهنتون می‌گویند که از ده‌ها سال پیش همین مرکز، از طرف دولت به «پوهنتون» مسمی شده‌است.
پیش از او شکریه بارکزی؛ دیگر فعال سیاسی پشتون نزدیک به دولت و همسو با سیاست های رسمی حکومت در حوزه زبان و فرهنگ، پوهنتون را اسم خاص و غیرقابل جایگزین خوانده بود. این نظر او با واکنش وسیع فعالان فرهنگی مواجه شد و بسیاری از منتقدان، این اظهار نظر را به حساب بی اطلاعی و ناآگاهی خانم بارکزی گذاشتند.
آقای رفیع نیز توضیح زیادی در این زمینه نمی دهد و استدلال این نظرش را عطف به تاریخ گرایی و رویه حکومتی می کند و می گوید که چون از قدیم همینگونه بوده و دولت نیز آن پوهنتون می خواند، بنابراین پوهنتون اسم خاص است.
او ادامه داد: مثلا یک لغت عام است، اما وقتی در ترمینالوژی طب می اندازید، معنای خاص خود را می‌دهد و از او عامیت خود می‌براید.
به گفته او، این لغات‌ را ایران برای اداره‌های خود ساخته‌است و به این معنا نیست که چون فارسی است ما مجبور هستیم وارد زبان دری کنیم و حتما قبول کنیم و اگر کسی قبول نکرد، بگوییم متعصب است.
او توضیح دا که: پوهنتون جزء ترمینالوژی ملی و رسمی افغانستان است، وقتی یک محصل فارغ می‌شود، در سندش نوشته می‌شود فارغ فلان «پوهنتون»، دولت نمی‌تواند یک سند را در ۲۰ نام تهیه کند.
این عضو آکادمی علوم افغانستان تاکید می‌کند:«ما نباید فشار بیاوریم که به عوض «پوهنتون»، «دانشگاه» استفاده کنیم به خاطری که مشکلات دفتری ایجاد می‌شود. به این خاطر فکر می‌کنم ترمینالوژی ملی که در ممالک دیگر ساخته می‌شود، برای هویت از همان ممالک است و برای سهولت کار شان ساخته می‌شود؛ لذا یک سلسله لغات است که ما باید حفظ کنیم و به نام اینکه دری ما با زبان ایران یکی باشد، باید حق ندهیم که آن کلمات وارد زبان ما شود.»
رفیع افزود: اگر احیانا ما به لغاتی ضرورت داشته باشیم، می‌توانیم مطابق به فهم مردم خود، لغت بسازیم؛ بنابراین برای حفظ هویت ملی و حفظ ترمینالوژی ملی ما باید در مفاهمه و وحدت باشیم.
این در حالی است که مخالفان تفکیک فارسی و دری می گویند که در افغانستان، وقتی با مردم عادی صحبت می شود آنها هیچگاه از کلمه «دری» استفاده نمی کنند و همیشه فارسی می گویند؛ بنابراین تفکیک دری و فارسی به افغانستانی و ایرانی، کار کسانی مانند آقای رفیع با رویکرد و نگاه خاص آنها به مسایل است و ربط چندانی با واقعیت های فرهنگی افغانستان ندارد.
https://avapress.net/vdchkinw.23nkwdftt2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

ایشان زحمت کشیدند و مغز سر آب کردند و از تعصب شان با رنگ و لعاب دیگری دفاع کردند.
کسی پیدا شود، به ایشان بگوید برو به زبان پشتو فکر کن که شق و رشته تان است و دلسوزی زبان دری را به متخصصآنش واگذار کنید.
با سلام -
فارسي و دري دو نوع گويش از يك زبان هستند . زبان رسمي در ايران در طي قرن ها بنا به دلايلي تغييراتي كرده و الا خيلي در ايران وقتي مي خواهند زبان فارسي قديمي ايران را نمونه بياورند زبان فارسي افغانستان را به عنوان زبان قديمي ايران مثال مي زنند. علاوه بر اين بحث اشتراكات فرهنگي و تاريخي هم وجود دارد. بزرگاني مانند ناصرخسرو بلخي و ... به جغرافياي گسترده زبان فارسي تعلق دارند. ما افغان ها را برادران خود مي دانيم و اميدواريم روزي با كنار رفتن تعصب هاي سياسي و مذهبي و ... سه كشور افغانستان و ايران و تاجيكستان بتوانند يك كشور فدرال بزرگ فارسي زبان مانند ايالات متحده آمريكا را تشكيل دهند. البته اين حرف در اين دوره زمانه شايد خيلي خريداري نداشته باشد و مي بينيم كه تعصب هاي قومي و مذهبي در عراق و جاهاي ديگر چه مي كند و تب استقلال و تجزيه خيلي ها را گرفته . اما اينها سياست هاي قدرت هاي جهان است كه كشورهاي ديگر را خرد و كوچك كنند تا بهتر بتوانند بر گرده آنها سوار شوند. ايران و تاجيكستان و افغانستان در آينده با ظهور نسل هايي واقع بين و دور از تعصب مي توانند ايالات متحده اي تشكيل دهند با نام آريانا يا ايرانويج يا هر نام ديگري كه صلاح بدانند.
بسی رنج بردم در این سال سی
عجم زنده کردم بدین پارسی
پر واضح است که ایشان در تعصب فرقه ای گرفتار هستند زبان فارسی با دانشمندان خود راه را برای زبان تعریف خواهد کرد ولو بعضی را خوش نیاید و بخواهد عقب مانده باقی بماند.زبان و فرهنگ در گرو سیاست متوقف نمی شود وگرنه در سیاست اعراب بنی عباس و امویه باید تا حال فارسی از بین می رفت و نه اینکه رودکی بیاید و زبان مترقی فارسی را پایه گذاری کند.
من نمی‌فهمم اکثر مردم افغانستان با زبان فارسی دری صحبت می‌کنند آن وقت چرا ما مجبور باشیم از زبان پشتو برای ادارات مان استفاده کنیم این یک نوع انحصار طلبی و تمامیت خواهی کسانی است که با تحکم می‌خواهند بر این ملت حکومت کند البته آفتاب همیشه پشت ابر نمی‌ماند.
آقای رفیع تو نه و برادرانت نه بلکه هیچ کسی نمی‌تواند هویت دری و فارسی ما ملت را از ما بگیرد.
ايشان درست فرموده است ما بايد هويت ملي خود را پاسداشت نماييم اگر ايران بجاي دانشگاه لغت ديگري انتخاب ميكرد ما بايد از ايران پيروي ميكرديم ؟؟
ضمنا" فارس نام ناحيه اي از ايران است و گذاردن نام فارسي بروي لسان خود نتيجه اي جز تحقير ندارد
او یک نادان است
ارزش پاسخ گفتن ندارد
این آدم نادان چه می‌داند زبان به معنای چیست.
سراسر تعصب و تبعیض