تاریخ انتشار :يکشنبه ۱۲ عقرب ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۲۲
کد مطلب : 77941
مقصرِ دیرکردِ تلاشهای صلح در افغانستان کیست؟!
"جیمز دابینز نماینده ویژه امریکا در امور افغانستان و پاکستان معتقد است اگر تلاش برای آشتی با اعضای طالبان - که به پذیرش قانون اساسی جدید افغانستان تمایل دارند - زودتر آغاز می‌شد، تلفات خشونت‌ها کم شده و قدرت جنگجویان طالبان نیز کاهش می‌یافت.
به گزارش"آسوشیتدپرس از لندن، دابینز روز جمعه اعلام کرد اقدام سریع برای صلح با طالبان از تجدید فعالیت جنگجویان جلوگیری می‌کرد و به این ترتیب از قدرت آنها می‌کاست. فرستاده امریکا این سخنان را پس از آنچه گفت‌وگوهای عادی با وزارت امور خارجه انگلیس نامید، بیان کرد.
وی گفت تمرکز امریکا بر عراق به طالبان فرصت داد ضمن تجدید قوا، پول مورد نیاز برای از سرگیری عملیات مسلحانه خود را فراهم کند."
این سخنان آقای دابینز از آن سخنان است! به واقع که مقامات امریکایی در فرافکنی و بری دانستن ذمه خویش از هر گونه تقصیر و کوتاهی، استادند و می دانند که چگونه الفاظ و کلمات بی جان را کنار هم بچینند تا ایراد و انتقادی را متوجه خویش نکنند!.
به قول عوام مردم، بیاییم کج بنشینیم و راست بگوییم. جیمز دابینز از دیرکردِ آغاز تلاشهای صلح با طالبان گله مند است و دلیل آن را نیز-البته به گونه تلویحی- درگیر شدن امریکا در عراق می داند که در سایه این فراموشیِ ناگذیر، طالبان به تجدید قوا پرداخته و شرایط صلح را پیچیده تر از زمان دیگری کرده است.
چنانچه همه می دانیم به دنبال سناریوی از پیش طراحی شده ی یازدهم سپتامبر، با آغاز عملیات نظامی امریکا و متحدانش در افغانستان، در ظرف یک هفته، طومار حکومت ۶ ساله امارت اسلامی طالبان، در هم پیچیده شد و این جمع شدن گلمِ قدرت و حاکمیت طالبان از افغانستان به گونه ای بود که انسان فکر می کرد، اساساً طالبان و امارت اسلامی ای در این آب و خاک، حتی از قبل نیز وجود فیزیکی و خارجی نداشته است!.
اما بعد از مدتی و تقریباً پس از گذشت یکی دو سال از حکومت حامد کرزی در افغانستان، اوضاع شکل پیچیده و مرموزی به خود گرفت. طالبان از هر گوشه ای سر بلند کردند و در مدت زمان نه چندان بلندی، امنیت بسیاری از ولایات افغانستان با چالش نسبی مواجه شد.
آگاهان دلایل مختلفی را در دوباره زنده شدن طالبان و مخالفان مسلح دولت، موثر می دانند. تعدادی بر این عقیده اند که دولت و استخبارات همسایه جنوبی پاکستان در احیای دوباره طالبان، نقش تعیین کننده داشته و پاکستان با تمویل و تجهیز دوباره آنان، طالبان را در خدمت اهداف استعماری خویش در افغانستان گرفتند.
از دید این دیدگاه، پاکستان از این منظر توانست به موفقیتهای قابل توجهی نیز دست پیدا کند. از سویی نیز سران کاخ سفید به این نتیجه رسیده بودند که وجود طالبان و مخالفان مسلح- البته در حدی که توانایی ساقط کردن دولت کابل را نداشته و تنها امنیت برخی از نقاط غیر حساس افغانستان را به چالش بکشند- می توانند اهرم فشار بسیار مناسب و ارزانی باشد در دستان آنان و علیه دولت و مردم افغانستان.
لذا امریکایی ها و متحدان آنان، هیچگاهی نخواستند در افغانستان، یک جنگ واقعی و جدی با طالبان به راه بیندازند؛ نتیجه این سیاست امریکایی ها و آن سیاست حمایوی پاکستان از طالبان، قوی شدن نسبی این گروه کوچک و غیر قابل توجه در سطح افغانستان بود و است.
به نظر می رسد بر خلاف اظهارات آقای دابینز، این عراق و جنگ آن نبود که توجه دولتمردان امریکایی را آنقدر به خود معطوف دارند که به فراموشی طالبان و خطر آنان برای امنیت افغانستان بینجامد؛ بلکه فراموش شدن طالبان و فعالیتهای تخریبی و جنایی آنان در سطح افغانستان، با طرح و نقشه قبلی، در ذهن و خاطر برنامه ریزان امریکایی و اروپایی، وجود داشت.
تا در سایه همین فراموشی تصنعی و تاکتیکی، پاکستان بتواند مخالفان مسلح دولت افغانستان را در حد مناسب و لازم، تمویل و تجهیز کند. دلیل بر ادعا نیز سکوت همیشگی و پرسش بر انگیز سران کاخ سفید و سایر اعضای ناتو برابر سیاستهای شرارت بار پاکستان علیه افغانستان است.
از نظر بسیاری از صاحبنظران، واشنگتن و اسلام آباد از وجود و حضور طالبان و مخالفان مسلح دولت افغانستان، منافع مشترک و استراتژیکی را دنبال می کنند و به همین علت نیز هیچکدام طرفدار اضمحلال و نابودی کامل آنان نیستند.
تلاشهای صلحی که آقای دابینز حرف از دیرکرد آن می زند، هیچگاهی به طور واقعی و جدی مطرح نبوده و بعد از این نیز نخواهد بود؛ چرا که در صورت برقراری صلح و ثبات واقعی و دایمی در افغانستان، وجود و حضور نیروهای خارجی، زیر هر نام و عنوانی، توجیه منطقی و حتی سیاسی هم نخواهد داشت.
بنابر این، دیر کرد و یا زود کردی در برنامه صلح با طالبان، در اساس معنی ندارد تا دنبال مقصر آن بگردیم؛ چرا که اساساً برنامه صلح و سازشی در کار نیست و بر فرض محال وقوعی، اگر برنامه صلحی هم در کار می بود، باز هم مقصر واقعی دولت و قدرتهایی بودند و هستند که بازی دوگانه ای را با دولت و ملت افغانستان آغاز کرده اند و آنان نیز به جز سران واشنگتن و اسلام آباد، هیچ دولت و قدرتهای دیگری نیستند.

مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.net/vdchzwnq.23nqkdftt2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما