تاریخ انتشار :يکشنبه ۲ سرطان ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۱۹
کد مطلب : 68671
باور کنیم، می توان متکی به خویش بود
تحولات چند روزه اخیر در کشور، همه را به حرف و تحلیل و تفسیر واداشته است. در ذیلِ تحولات جاری در کشور، هر کسی هر چیزی می گوید؛ اما اینکه چه کسی درست می گوید و مبنای حرف و نظر کدام یک با واقعیتهای موجود در کشور سازگاری دارد، خیلی معلوم و محرز نیست.
درست در روزی که مسئولیتهای امنیتی به طور کامل به نیروهای داخلی سپرده می شود، دفتری به نام امارت اسلامی در قطر گشایش میابد. این دفتر و اعضای آن که از طالبان افغانستان هستند بدون هیچ توجهی به دولت رسمی و قانونی افغانستان، در قامت یک سفارت خانه در یک کشور خارجی، عرض اندام کرده و اعلام می دارد که دفتر مذکور با پنج هدف در قطر ایجاد شده است:
۱- گفتگوها با تمام کشورهای جهان را آغاز و روابط خودشان را با این کشورها حفظ کنند.
۲- با حمایت از راه حل های دیپلماتیک به اشغال افغانستان پایان دهند و یک دولت مستقل اسلامی تشکیل دهند.
۳- نشست هایی را با افغان ها برگزار کنند.
۴- روابط خوبی را با سازمان ملل برقرار کنند.
۵- با ایجاد روابط با سازمان های بین المللی منطقه ای و جهانی از پیشرفت های سیاسی افغانستان گزارشاتی منتشر کند."
انتشار مانیفیست طالبان و آنهم با این سبک و سیاق، به اضافه دولت افغانستان، سایر احزاب و نهادهای غیر دولتی در کشور را نگران می کند. نگرانی مردم افغانستان و خبرگان آنان بیشتر از این ناحیه است که در پشت همه ی این تحولات سریع و خطرناک، سران ایالات متحده امریکا قرار دارند و گر نه قطر، کشور ذره بینی و گروهک شورشی طالبان که نمی توانند منشاء ترس در دل کشوری باشد که نزدیک به چهارصد هزار نیروی نظامی و دفاعی دارد.
ترس بسیاری از آگاهان از آن است که قدرتی چون امریکا در پشت این سناریوی دهشتبار قرار دارد. اما اینکه چرا باید امریکا دست به چنین اقدامی بزند، آنهم در شرایطی که ۱۱ سال تمام با صرف هزینه های سنگین از دولت افغانستان لااقل در ظاهر حمایت کرده است؟!.
برخی از آگاهان بر این باوراند که صرف هزینه های سبک و سنگین، خیلی برای سران یک قدرت اقتصادی و نظامی ای چون امریکا اهمیت ندارد؛ بلکه آنچه مهم است و سران واشنگتن حاضرند بیشتر از اینها برای آن هزینه کنند، رسیدن به هدف می باشد.
از دید این دسته از آگاهان اگر امریکایی ها بدانند و برای آنان محرز شود که با وجود طالبان در عرصه قدرت و حکومت در افغانستان ممکن است زودتر به مقصد برسند، مطمئن باید بود که در آوردن طالبان بر اریکه قدرت، آنی تعلل نخواهند کرد.
بر اساس این دیدگاه، برای قدرتهای استعماری ای چون امریکا و امثال آن، فقط و فقط یک چیز مطرح بوده و برای آن حاضراند هرمقدار از پول و امکانات که لازم باشد هزینه کنند و آن رسیدن به اهداف استعماری آنان می باشد؛ حالا این هدف و در افغانستان اگر با جمهوری اسلامی به ریاست آقای کرزی تامین شود که چه بهتر و آسانتر و در غیر آن، امارت اسلامی به رهبری طالبان هم می تواند، مد توجه استعمار امریکایی قرار بگیرد!.
همین واقعیت نیز مقامات و سیاسیون در افغانستان را نگران کرده و آنان با شناختی که از استعمار دارند، بیم آن دارند که نکند امریکایی ها با تغییر در تاکتیک، گوشه تمام چشمی هم به طالبان داشته باشند.
برخی نیز دولت را در تحولات جاری و به خصوص نزدیکی طالبان با امریکا مقصر دانسته و می گویند دولت افغانستان در طول ۱۱ سال تمام نتوانست رابطه اش را با طالبان و امریکا چنانکه می بایست، تنظیم کند. از دید این دسته از صاحبنظران، دولت در برابر شورشیان باید بدون ترس و ملاحظه و قاطعانه وارد میدان می شد و پاسخِ مُشتِ آنان را با مشت محکمتر و قوی تر می داد؛ چنانچه این قدرت و توانایی را به خصوص در اوایل برقراری نظام جمهوری اسلامی در کشور داشت و نباید می گذاشت تا طالب کارش به جایی برسد که با کمک امریکا و قطر، اقدام به ایجاد دولت موازی کرده و دولت و نظام رسمی کشور را به حساب نیاورد!.
از دید این دسته، دولت افغانستان از این جهت، دست به انتحار سیاسی زده است که امروز نمی تواند دامنه خرابی های آن را جمع و جور کند. بنابر دیدگاه این کارشناسان، دولت با امریکایی ها نیز نتوانست روابط خودش را دقیق و درست تنظیم کند و به جای آنکه از حضور جامعه جهانی به سود دولت و ملت افغان، بهره ببرد با اتخاذ سیاستها و برنامه های کال و ناپخته، جامعه جهانی را نیز از خود ناامید ساخت.
در سطح داخل نیز دولت نتوانست فاصله ایجاد شده میان مردم و دولتمردان را ترمیم کند؛ چرا که دولتمردانی ثروتمند و در عین حال بی تفاوت، نمی توانند هیچ سنخیت و همگونی ای با مردم فقیر و محروم از همه چیز داشته باشند.
دولت اگر در طول یازده سال لااقل می توانست رابطه اش را با مردم گرمتر می کرد و به جای توجه به قوم و نژاد خاص، مردم کشورش را به یک چشم ونگاه می دید و قاتلان مسلم این ملت محروم را رها نمی کرد، شاید امروز پشت کردن امریکا و دیگران خیلی برایش سخت و هراسناک نبود.
به نظر می رسد حتی هنوز نیز فرصت برای دولتمردان ما باقی باشد و آنان می توانند با کنار گذاشتن روحیه ترس از خارجی ها و طالبان، به آغوش ملت که آغوش خداوند متعال است، پناه بیاورند و با اتکال به خداوند و اتکای به توانمندی های ملت خویش، فرداهای آزاد و آباد و روشن را برای خود و کشور و مردم خویش به ارمغان بیاورند.
مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.net/vdchz-n-.23n6qdftt2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما