تاریخ انتشار :سه شنبه ۳۱ ثور ۱۳۹۲ ساعت ۱۸:۴۳
کد مطلب : 65987
اعتصاب، ابزار یا راهکار؟
اعتصاب غذای شماری از دانشجویان دانشگاه کابل با حمایت تعدادی از وکلا و شخصیت های سیاسی وارد دومین روز خود شده است.
دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی کابل، روز گذشته (۳۰ ثور) به علت عدم رسیدگی به شکایات و خواسته های شان، اعتصاب غذای خود را شروع کرده و تاکید دارند؛ تا زمانی که به گفته های شان رسیدگی نشود به این اعتصاب ادامه می دهند. دانشجویان معترض خواهان برکناری رییس دانشکده علوم اجتماعی و تعدادی از اساتید هستند.
در همین حال تعدادی از نمایندگان پارلمان، شخصیت های اجتماعی و مسئولان نهادهای مدنی از تحصن این افراد حمایت و با آنها دیدار کردند.
آنها خطاب به دانشجویان اعلام داشته اند که اکثر نمایندگان پارلمان خواهان اقدام جدی حکومت، برای حل مشکلات دانشجویان هستند.
این در حالی است که براساس اظهارات برخی نمایندگان مجلس، مقام های وزارت تحصیلات عالی تاکنون نسبت به انجام این اقدام، ابراز ناتوانی کرده اند.
با این حال، به باور شماری از آگاهان مسایل فرهنگی و اجتماعی، مشکلات موجود در دانشگاه های دولتی، تنها به دانشکده علوم اجتماعی محدود نمی شود؛ بلکه این زخم سال هاست که تازه است؛ اما مقام های مسئول تاکنون برای درمان آن،‌ تدبیری نسنجیده اند.
دانشجوان خواسته های مشخص و ادعاهای مستندی دارند. این انتظارات و ادعاها همان چیزی است که هریک از دانش آموختگان سال های پسین در دانشگاه کابل به نوعی با آن مواجه بوده و چه بسا خود عینا و عملا آنها را تجربه کرده اند؛ بنابراین مدیران تحصیلات عالی کشور نیز نباید احساس کنند که در برابر خواست های امتیازطلبانه ای قرار دارند که غالبا رنگ و بوی قومی دارد و به همین دلیل نباید به آن، تمکین و توجه کرد.
دانشگاه کابل سال هاست با تعصب، دگم اندیشی، مطلق گرایی، انحصارطلبی و برتری جویی های منحط قومی دست و پنجه نرم می کند و اینهمه ناشی از استیلای ایده های بسته، منجمد، سنتی و سنگ شده ای است که از زمان روسیه شوروی در کادر علمی و نیروهای تصمیم گیرنده این مرکز آکادمیک ریشه دوانده و جا خوش کرده است؛ بر این اساس، این دانشگاه اکنون بیش از هر زمان دیگری، نیاز به یک خانه تکانی همه جانبه دارد؛ تا هم به روزآوری و تجدید تفکر خویش با توجه به اقتضائات دنیای جدید برسد و هم پاسخ درخوری را برای نیازهای عطشناک نسل دانشجویان نقاد، پرسشگر و خردورز فراهم آورد.
اینکه چرا این صداهای منتقد و معترض تاکنون سکوت پیشه کرده اند، دلیل بر این نیست که این وضعیت در گذشته وجود نداشته و یا طرح آن، از اساس واهی و بی بنیاد است؛ بلکه باید پذیرفت که فضای باز به وجود آمده در یک دهه اخیر، اکنون این امکان را به دانشجویان داده است؛ تا در برابر استبداد و خفقانی که استادان فسیل شده دوران سلطه روسیه شوروی بر فضای تحصیل دانشگاهی کشور حاکم کرده اند، دست به اعتراض و اعتصاب و تحصن بزنند و این سکوت تحقیرآمیز و مرگبار را بشکنند.
در این میان اما توصیه ای که لازم است از سوی دانشجویان معترض و کسانی که به نیابت از دستگاه های دولتی از آنها حمایت می کنند مورد توجه قرار گیرد این است که اعتصاب و اعتراض، تنها یک ابزار است؛ اما یک راهکار نیست. راهکار را سیاستمردان، نمایندگان شورای ملی و مسئولان تحصیلات عالی باید ارائه کنند.
بنابراین،‌ حمایت های شماری از سیاسیون از این حرکت ها، تنها مسئولیتی نیست که در این زمینه بر عهده آنهاست؛ آنها افزون بر آنکه مسئول حمایت از این حرکت ها هستند، موظف به پیگیری خواسته های دانشجویان نیز می باشند؛‌ زیرا سرانجام این سد اعتصاب و اعتراض باید شکسته شود و زمینه های عملی برای تحقق خواست های دانشجویان فراهم گردد و این کاری است که از عهده نهادی مانند پارلمان و سایر نهادهای ذیربط می تواند برآید.
https://avapress.net/vdcefo8p.jh8nvi9bbj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما