تاریخ انتشار :پنجشنبه ۱ سرطان ۱۳۹۱ ساعت ۱۳:۴۱
کد مطلب : 43589
تاثیر مرگ طبیعی مبارک بر معادله قدرت در مصر
درست به دنبال اعلام حکم دادگاه حسنی مبارک بود که گمانه زنی ها در خصوص وضعیت جسمی او بالا گرفت و حتا گزارش هایی مبنی مرگ او نیز به رسانه ها درز کرد؛‌ اما همه این گزارش ها از سوی مقام های نظامی حاکم بر مصر که از بقایای رژیم مبارک تشکیل شده اند، رد شده و آنها مکررا از ثبات و سلامت او خبر دادند.

اما اکنون و در پی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری مصر، این خبرها بار دیگر به عنوان شایعات تایید نشده رسانه ای بالا گرفت تا آنجا که مقام های ارتش و وکلای مدافع دیکتاتور سرنگون شده مصر تایید کردند که حال او باثبات است؛ اما او برای مراقبت های بیشتر به بیمارستان نظامی معادی در قاهره به علت ایست قلبی و سکته مغزی منتقل شده است. این خبر را تلویزیون دولتی مصر نیز تایید کرد.

بعضی از گزارش های رسمی اولیه حاکی از 'مرگ بالینی' مبارک بود که بعدا این خبر از سوی مقام های نظامی و وکیل مدافع او رد شد.

محمد عبدالرازق؛ یکی از وکلای حسنی مبارک در گفتگو با تلویزیون العربیه، اخبار حاکی از مرگ بالینی یا نهائی او را رد کرد و گفت که حال رئیس جمهور پیشین مصر، باثبات است.
ممدوح شاهین؛ عضو شورای نظامی حاکم بر مصر نیز به تلویزیون سی ان ان گفت که حسنی مبارک دچار مرگ بالینی نشده است.
این در حالی است که از همان ابتدای صدور حکم حبس ابد برای دیکتاتور، به جای محکومیت وی به اعدام که خواسته اصلی مردم انقلابی و به ویژه خانواده های قربانیان بود نشان می داد که دادگاه برساخته ای که اغلب متشکل از قضات سابق بود، صرفا به منظور نوعی مختومه اعلام کردن پرونده مبارک برگزار شده و هیچ عزم و اراده ای برای تامین عدالت و برآوردن خواسته اصلی معترضان و انقلابیون نداشته است.
از جانب دیگر‌،‌ جنرال های حاکم بر مصر در صدد بودند تا کاری کنند که پایان دیکتاتور به معنای آغازی تازه برای مصر محسوب نشود و وضعیت پیشین همچنان که تاکنون ادامه داشته استمرار پیدا کند.

اکنون پایان دیکتاتور می تواند پیامدهای پرباری برای بازماندگان رژیم پیشین در قدرت داشته باشد.
دیکتاتور اگر مرده باشد، در نخستین قدم، این امر می تواند به عنوان یک شکست سنگین برای انقلابیون تلقی شود و این پیام مهم را به آنان منتقل کند که مبارک عملا نه در اثر انقلاب و آنچه قربانیان انقلاب، انتظار آن را داشتند و می خواستند با قربانی کردن خویش به آن دست یابند؛ بلکه او در حالی که هنوز وفاداران و بازماندگانش در قدرت حضور دارند، اختیارات گسترده و منحصر به فردی دارند و برای تعیین خط و نشان قدرت در مصر دست باز دارند، مرده است.

او در حالی مرده که آرمان های او همچنان بر مصر حکومت می کند، ماهیت قدرت را شکل می دهد و مهره های او هستند که اینک زمام امور قدرت و حکومت را در دست دارند.
از سوی دیگر، دیکتاتور به مرگ طبیعی مرده و همانند همه فراعنه و همچنین برخلاف برخی دیکتاتورهای همگن خویش مانند قذافی، نه به دست انقلابیون؛ بلکه در اوج عزت مرده است!

حبس ابد برای دیکتاتوری که 84 سال دارد چه معنا دارد؟! روشن بود که این حکم شکلی و فرمالیته است؛ برای اینکه مرگ او به صورت طبیعی، پاسخ قاطعی باشد به آنانی که تصور می کنند در مصر انقلابی روی داده و مهم تر از آن اینکه این انقلاب پیروز هم شده است که نتیجه آن، مرگ مبارک به وسیله انقلابیون است.

در واقع رای دادگاه، سرآغاز شکست انقلاب مصر بود.
بنابراین، اکنون و به دنبال برگزاری انتخابات ریاست جمهوری مصر که در آن نماینده ای از رژیم مبارک و نماینده ای از انقلابیون حضور داشتند، به نظر می رسد جنرال های حاکم، در صدد اند مصر را به دوران مبارک بازگردانند؛ هرچند روشن نیست که این کار تا چه حد با موفقیت انجام خواهد شد و چه هزینه هایی برای آن پرداخته می شود.

مرگ طبیعی دیکتاتور، به معنای این است که همه چیز در مصر طبیعی است و این در حالی است که ماهیت انقلاب ها به گونه ای است که نمی توان، آن را طبیعی فرض کرد. انقلاب ها شرایطی را ایجاد می کنند که همه چیز باید بر علیه نظم حاکم طبیعی باشد و این نظم باید فروپاشیده و نظم جدیدی، حاکم شود؛‌ اما در مصر تلاش بر این است که چنین وانمود شود که عملا چنین اتفاقی واقع نشده است.
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا) – کابل – سرویس تحلیل وپژوهش اخبار
https://avapress.net/vdci3wa5.t1apv2bcct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

مطالب مرتبط