تاریخ انتشار :يکشنبه ۱۲ عقرب ۱۳۹۸ ساعت ۲۰:۱۱
کد مطلب : 194632
بحران؛ در سایه ی سکوت
اگر نگاهی به فضای زندگی مردم در افغانستان انداخته شود، بن بست های فراوانی پیشروی این ملت قابل دید است که به راحتی نمی توان از آن ها گذر کرد و نادیده گرفت. اما دولت همواره به آسانی و بدون کوچک ترین توجهی گذر کرده و بعد از این نیز نادیده خواهد پنداشت.
 
 این مسایل و موانع، سراسر فضای زندگی مردم را پوشیده و هیچ بخشی از بخش های زندگی ملت، رها از بن بست و مانع نبوده و نیست. بخصوص در دهه ی اخیر، شرایط بسیار محدود کننده بر سرنوشت مردم افغانستان حاکم گردیده که این روند، روز به روز رشد یافته و اینک سایه ی نابسامانی باعث شده تا ملت بیش هر زمانی، در تنگنا قرار بگیرد و حتی راه فرار را گم کند.
 
 مشکل و معضل از فقر اخلاقی و اقتصادی و فرهنگی در جامعه تا فساد اخلاقی و اداری و سیاسی در دولت، همه دست هم داده و افغانستان را در لبه ی پرتگاه سقوط برده است.
 
این مسایل، چنان بر زندگی مردم سایه انداخته که اگر نگاه دقیق و درست به درون جوامع گردد، نشانه های ناشی از بحران در سایه ی سکوت به درستی قابل تماشا است.
 
اصطلاح "بحران؛ در سایه ی سکوت" وقتی به معنا می رود که مردم را فرورفته در تنگدستی و زندگی ملت افغانستان را غرق در نابسامانی برخاسته از بی توجهی و سهل انگاری مسؤولان بیابیم. بن بست های قابل رفع در عین حضور مسؤول، باز هم گشوده نشود، ریختن نفت بالای آتش و زهر بالای زخم می باشد.
 
این وضعیت امروز نیست که حاکم گردیده و بلکه مدت مدیدی، حکم رانده که اینک به جای صعود، از سقوط و به جای انکشاف، از انحطاط حرف زده می شود.
 
بن بست در مسایل کلان کشور که امر معمولی این سرزمین گشته و این که در انتخابات با سرنوشت مردم و در جنگ با خون ملت و در بحث صلح با آبروی نسل این زمین خسته از بحران بازی می گردد، عادی شده است. ولی افسوس که حتی به مسایل قابل حل، نیز رسیدگی نمی شود. وگرنه کنترل ترافیک سرک ها، جلوگیری از دزدی و قتل و غارت به وسیله ی افراد مسلح غیر مسؤول در روز روشن و پیش چشم مردم، توجه به وضعیت زخمی ها و خانواده های شهدای انفجار و انتحار و جنگ و خشونت، دستگیری یتیمان و بی پناهان به جای کمک به متخلف و متقلب و غارتگر، جلوگیری از نرخ لرزان کالای بازار که سرمایه داران و دزدان ثروتمند در تنگناترین فضا بر مردم بی پول و تنگدست فشار وارد می کنند و... برای دولت سهل و ساده است و می تواند به همه ی این بن بست ها، راه حل بسنجد و برنامه بریزد. زیرا رسیدگی به این مسایل کوچک، نه نیاز به گرفتن اجازه از هیچ سفارت خارجی دارد و نه هیچ سفارتی، مانع این گونه رسیدگی می شود.
 
اما متأسفانه هر چند مشکل و معضل فزونی می یابد، سکوت دولت نیز بیشتر می گردد و سایه ی نابسامانی بر زندگی مردم افزایش می یابد و می فشارد. طوری که طاقت به ادامه ی زندگی نمانده و ناگزیر گروه گروه مسافر و مهاجر شده و مسیر خطر آفرین را طی نمایند و در این راه پر خطر، یا معتاد در کارخانه و یا غرق در دریا و هم در چنگ توهین و تحقیر قرار گرفته و نابود گردد.
 
اینگونه هست که می توان از بحران در سایه ی سکوت سخن گفت. بحرانی که زندگی را در کام یک ملت بزرگ تلخ کرده و فضا را برای اندیشیدن و زیستن بسته و جلو حیات و حرکت را گرفته و راه نجات را سد نموده و در عین حاکمیت این وضعیت، پرده ی سکوت دولت و مسؤولان شکسته نمی شود و هنوز هم، بر گسترش این وضع پریشان، پافشاری صورت می گیرد.
 
از سویی، این شرایط ناگوار در زمانی به وجود می آید که ده ها دولت خارجی برای تنظیم و ترسیم زندگی ملت افغانستان در این کشور حضور دارد و با شعار پایان جنگ و خشونت و آوردن آرامش و آسایش برای مردم، به فعالیت پرداخته است. با توجه به این که از حضور دولت های به نام بشر دوست و صلح آور و کمک کننده نزدیک به بیست سال می گذرد و اما باز هم، وقتی به فضای کشور نگاه می اندازیم، حالت نامناسب زندگی ملت به نمایش می رود. نه جنگ و خشونت پایان یافته و صلح آمده و نه دموکراسی پیاده گردیده تا انتخابات واقعی ترسیم می گردید و جنجال های انتخاباتی فرو می پاشید و نه راحتی و رفاه به درون جامعه رفته تا مردم از گزند بدبختی و بیچارگی و فرومایگی نجات می یافت.
 
هر آنچه در این مدت آمده و انجام شده، شعارهای پوشالی دموکراسی خواهی و حقوق بشر و حقوق زن و از همه دردآورتر، افزایش بی چون و چرای جنگ و خشونت و فساد و فقر بوده است که این روند، دیگر دمار از روزگار این ملت کشیده و تباه ساخته است.
 
اینجاست که می توان از انحطاط و چالش و فروپاشی ملت در سایه ی سکوت دولت سخن زد. دولتی که مسؤول حفاظت از آبرو و حقوق مردم است، بحران را درون خود می پروراند و بزرگ می کند و بعد می گوید، دولت ساز، دولت می سازد.
 
در چنین حالتی، بحران بیشتر فاجعه می آفریند و با سرنوشت ملت بازی می نماید. زیرا بحران در سایه ی سکوت، فراهم ساز بزرگترین عامل فاجعه و فروپاشی است.
نویسنده: محمد عظیم فکوری
https://avapress.net/vdcc10qsi2bqoe8.ala2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

مطالب مرتبط