تاریخ انتشار :چهارشنبه ۳۰ جدی ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۴۶
کد مطلب : 121747
گزینه های ناگزیر حکومت وحدت ملی
این سخن حکمت آمیز از گذشته های دور بدین سوی باقی مانده است که می گوید: آدمیان نیک بخت از تجربه های دیگران می آموزند ،آدمیان بدبخت خود تجربه می کنند. بماند این که بد بخت چه تعریفی دارد، یک مفهوم عینی یا انتزاعی است، به هر روی آنچه عموم مردم از بختی و نیک بختی می فهمند، بدبخت به آدمیانی اطلاق می گردد که به انواع درد و رنج و فقر و بیکاری و بیماری مبتلا و گرفتار باشند و حکومتی هم در راس اداره کشور قرار دارد،به جای رفع این فلاکت باری ها به امور فرعی بپردازد، تمامی توجه خود را به اموری معطوف دارد که نه ارزشی چندانی دارد و نه گرهی از مشکلات روز مره مردم می گشاید.

مردم به درستی می دانند که وضعیت کشور چنانست که هر کدام این جناح ها، اگر کاملا قدرت را بدست گیرد و رقیب را از صحنه و عرصه بدور کند ،تمام مجاری قدرت را در قبضه و حصار خود در آورد،مشلات خاتمه پیدا نمی کند،امنیت تامین نمی گردد، وضعیت اقصادی بهبود حاصل نکرده و بیکاری رفع نمی شود، زمینه های ایجاد اشتغال و کار فراهم نمی گردد. و یک حکومت مردمی و بر خاسته از رای و نظر مردم ایجاد نمی گردد.
کسی هم نباید در چنین توهمی بسر برد این که در میان جناح های قدرت اگر یکی پیروز شد ، همه نعمت و موهبت به وفور و ارزانی نازل گردد و اگر آن دیگری به قدرت رسید مجاری نعمت های خداوند قطع می گردد.
این واقعیت تلخ را بهتر است که جناح های قدرت حکومتی هم بدانند. هر دو جناح حکومت به این امر تفطن پیدا کنند که هیچ کدام این جناح ها از آسمان نیامده اند، هیچ کدام هم سر به آسمان ندارند و هیچ یکی عاری از اشتباهات و خطاهای فاحش نیستند.
اکثر افراد هر دو جناح درهمین کشور تربیت یافته اند، از آب و هوای همین کشور تغذیه کرده اند، و خصلت های مردم همین کشور را دارند . هیچ کدام نه از اخلاق برتر برخوردار هستند و نه از دانش بهتر.
هر دو جناح امتحان پس داده اند که مرد روز گار سخت نیستند و یکی به تنهایی نمی توانند کشور را اداره کنند و در برابر وسوسه های زیاده طلبانه نیز نمی توانند مقاومت کنند.
هر دو جناح کاستی های فراوان دارند که در نظر و هم در عمل نشان داده اند.
لذا یکی را بر دیگری افتخاری نیست، اگر یکی ضعف های دیگری را بر آفتاب افگند چنانست که پرده از روی ظواهر خود برداشته است.
در این زمان که مشکلات کشور فزون از حد و اندازه است. از یک طرف حکومت نیازمند اصلاحات کمیسیون های انتخاباتی است و تفاهم نامه ای که میان هر دو جناح امضا شده است و باید به آن عمل شود، کمیسیون ها اصلاح شوند، افرادی که تا هنوز حضور داشته اند از کار بر کنار شوند، افراد با صلاحیت در راس کمیسیون ها قرار گیرد.و می طلبد که هر دو جناح حکومت با همکاری هم وضعیت نابسامان کشور را سامان بخشند.

وضعیتی که در کشور دیده می شد بیشتر از ناشی از اختلاف میان دو جناح حکومت است. وقتی رئیس کمیسیون انتخابات درمجلس نمایندگان حاضر می شود، از موضع قدرت سخن می گوید چناکه انگار از طرف اتحادیه اروپایی یا ایالات متحده امریکا تعیین شده باشد. بیانگر آنست که این گوساله به میخی بسته است و به قول معروف از زور میخ می پرد.!

کمیسیونی که تخلف و تقلب های بیشماری را در کارنامه خود ثبت و ضبط کرده است چرا به جای شاخ و شانه کشیدن و تهدید کردن حکومت که از سمت خود کنار نمی رود.

تقلب هایی که در انتخابات گذشته ریاست جمهوری صورت گرفت و اگر دخالت خارجی ها نبود، بی تردید افغانستان بحران دیگری را تجربه می کرد، دور باطلی از خشونت های دهه نود تکرار می شد.اما به هر حال با دخالت خارجی ها بینی خمیری به نام حکومت وحدت ملی ایجاد گردید. حکومتی که هنوز تعریف قانونی نیافته است، و تا مقام های هردو جناح در حکومت تعریف شوند خود داستان بلند دیگری می طلبد.
وقتی رئیس کمیسون انتخابات رجز می خواند و به هیچ کس حساب پس نمی دهد و خود را گویا مالک کمیسیون می داند این پرسش بوجود می اید که این آدم با کدام پشتوانه،چنان سخنانی تند را بر زبان می راند و نه تنها به جرم خیانت در امانت مردم محاکمه نمی شود که حتا طلب کار هم است .و چرا باید یک فرد چنین جرات کند که تمام اقتدار یک نظام سیاسی را زیر سوال ببرد و به شعور مردم و حکومت بخندد؟
در حالی که جناح دیگر حکومت او را بیمار روانی می داند که باید معالجه شود. این کشمش های عنیف و طاقت سوز از یک طرف، از جانب دیگر مذاکره با طالبان خود معضلی است که کشور بدان دچار است .تا جایی که آشکار است، نشست های سریالی ادامه خواهد داشت و حکومت مجبور است که با این گونه نشست ها همراهی کند. در این شرایط حکومت دو گزینه بیشتر ندارد.

گزینه اول آنست که به همین وضعیت ادامه دهد،جناح های حکومت تمام توان خود را به همین راهی که اکنون می روند هزینه کنند، اختلافات تشدید شود، در نتیجه دود آن به چشم مردم می رود و در صورت تشدید بحران و ناامنی بیشتر مردم بخت برگشته هستند که تمام هزینه های اختلافات را بر دوش خواهند کشید. افغانستان باز هم صحنه نزاع های عنیف داخلی خواهد گردید. تمام قدرتی که هر دو جناح خواهان بدست آوردن آن هستند هرگز بدست نخواهندآورد.
گزینه مطلوب و خداپسند آنست که هر دو جناح حکومت از اختلافاتی که باعث نابودی هردو جناح می شود پرهیز کنند، صبر و شکیبایی را در برابر هم در پیش بگیرند، از برخی مواضع که امنیت و منافع مردم را باخطر مواجه می سازد ،عقب نشینی کنند. هیچ اندیشه ای پیروز نمی شود مگر این که انعطاف پذیر باشد.

وقتی که هر دو جناح حکومت وضعیت کشور را آن گونه که است درک کنند و پی ببرند که جدال بر سر قدرت، در نهایت هردو جناح را بسوی زوال می برد و کشمش بی پایان هردو جناح را در رسیدن به اهداف خود ناکام می گذارد،در این صورت چه جای ستیزه گری و جدال باقی می ماند؟

اگر طالبان هم هربار با پیش شرط های گوناگونی در صحنه حضور می بایند علت آنست که ضعف های حکومت را خوب می دانند که تداوم اختلاف و زیاده خواهی ای که در هردو جناح وجود دارد در نهایت این حکومت را از درون تهی می کند، ضربه هایی که طالبان از بیرون بر این حکومت وارد خواهند آورد به سقوط حکومت منجر خواهد شد.
لذا گزیده ترین مواضع و ارزش مند ترین و عاقلانه ترین راهکار آنست که هر دو جناح قدرت از اختلافات خود برای ماندن در قدرت پرهیز کنند.
با زور آزمایی های خود خواهانه، بیش ازاین نه خود را در معرض تهدید قرار دهند نه مردم را در معرض نا بودی.
مولف : سید مظفر دره صوفی
https://avapress.net/vdcjxvevauqe8az.fsfu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

مطالب مرتبط