اگرچه گمانه زنی هایی در مورد چگونگی وقوع این حادثه شده است، اما نکاتی قابل تامل و توجه است که باعث می شود بیشتر در مورد ابعاد این حادثه ی دلخراش فکر کنیم و شتابزده و هیجانی موضع و یا تصمیمی اتخاذ نکنیم.
همانطور که همه می دانیم، از سال ها بدینسو، عده ای در ایران و افغانستان بر طبل افغان هراسی و ایران هراسی می کوبند و پروژه ی اختلاف افکنی بین دو ملت و دولت ایران و افغانستان را دنبال می کنند که در این اواخر از شدت و گستره بیشتری برخوردار شده است. پروژه ای که ریشه خارجی داشته و در این اواخر دلسوزان هردو کشور همواره بر اسرائیلی بودن آن تاکید کردند و هشدار دادند که پروژه ی افغان هراسی در ایران و ایران هراسی در افغانستان در راستای ایجاد اختلاف بین دو کشور و همچنین ایجاد ناامنی در ایران و افغانستان دنبال می شود. چرا که این اختلاف و ناامنی در ایران و افغانستان برای هیچ گروه و یا کشوری به جز آمریکا و اسرائیل سودی ندارد. لذا در این به ویژه بیش از یکسال از هر حربه ای برای درگیری میان ایرانی و افغانستانی استفاده کردند.
گاهی ایرانی را کتک می زدند و فیلمش را در فضای مجازی پخش و گاهی افغانستانی را کتک می زدند و ویدئویش را وایرال می کردند. روزی برای ایجاد اختلاف پیچ های ریل را باز کردند تا قطار ترانزیتی افغانستان واژگون شود و روز دیگر با عنوان "چابهار درحال واگذاری به افغان و طالبان" و سیاه نمایی علیه مردم افغانستان، خواستند مانع روابط گسترده اقتصادی ایران و افغانستان و خصوصا رشد اقتصادی این دو کشور شوند.
در روزهای گذشته هم که خبرگزاری های غربی عبری و عربی، خبر کشته شدن تعداد زیادی از اتباع افغانستانی را منتشر و عکسهایی از حوادث چند سال پیش در پاکستان را ضمیمه خبر کردند و علاوه برآن بدون اینکه هنوز مشخص شود  که مسئولیت این حادثه مربوط به کیست و دقیقا چه اتفاقی افتاده، گمانه زنی های خودشان را نیز ابراز کردند و آن را به نیروهای مرزی ایران نسبت دادند تا سیاه نمایی بیشتر شود و تعداد زیادتری را از وقوع این حادثه متاثر کنند و نفرت بیشتری در دل مردم بکارند.
ابتدا تیتر زدند که نیروهای مرزی ایران به اتباع افغانستانی تیر اندازی کردند و سپس گفتند "این حادثه در اثر انفجار مین و تیراندازی بوده" و معلوم است که بدون کدام منبع دقیق و موثقی و فقط بر اساس چند ویدئوی نامفهموم، خبر می زنند و این بار هم هدف همان چیزی است که در پروژه افغان ستیزی دنبال کرده و می کنند.
مشخص است که وقتی به ویژه در یکسال گذشته و در جریان پروژه افغان ستیزی نتوانستند به طور کامل به هدف خود برسند، ستیز را یک مرحله ارتقاء دادند و دست به کشتار جمعی از افغانستانی ها زدند تا بذر کینه و نفرتی که کاشته بودند را با خون افغانستانی ها آبیاری کنند و گستره ی فشار بر ایران و افغانستان را بیشتر و گسل های مستعد تحریک را جدی تر بلرزانند و شکاف های سطحی را عمیق تر کنند و دولتمردان دو کشور و مردم دو طرف را به واکنش شدیدتر وادارند.
در این زمان حساس و با وجود تحولات بزرگ منطقه که جمهوری اسلامی ایران اساسی ترین نقش را در این تحولات دارد و اکنون در چند جبهه سخت و نرم و گرم و سرد مشغول نبرد است و از سویی دیگر برای مقابله با اسرائیل و حمایت از لبنان و غزه نیاز به دقت و تمرکز دارد، دشمنان اسلام برای برهم زدن این معادلات سخت تلاش می کنند و قطعا از هیچ اقدامی دریغ نخواهند کرد.
امروز جمهوری اسلامی ایران نماد مقاومت، اتحاد، همبستگی، همدلی و نمونه ی مبارزه و آزادی خواهی و اسطوره ی حمایت از مظلومان  جهان است. در شرایط کنونی، جمهوری اسلامی ایران آن چهره ای که سالها غرب و حامیانش از آن به عنوان ناقض حقوق بشر و ضد انسانیت و حامی تروریسم یاد می کرد را در ذهن جهانیان تغییر داده و اکنون تبدیل شده است به کانون جذب آزادی خواهان جهان و نمادی از انسانیت و حامی حقوق بشر و ضد تروریسم و این چهره هرروز بیشتر از روز قبل در کانون توجهات ملت های آزاده است و این آمریکا و اسرائیل و حامیان این متوحشین انسان نمای ضد انسانیت را به حدی عصبی کرده است که برای مخدوش کردن این چهره، از هر حربه ای استفاده می کند و از اجرای هر پروژه ی ضد انسانی فروگذار نخواهد کرد.
افغانستان امروز، بعد از ۲۰ سال حضور آمریکا، طعم شیرین امنیت و آرامش را چشیده و حاکمیت و مردم آن، بدون وابستگی به آمریکا و غرب در حال پیشرفت و توسعه است و صراحتا حضور امریکا در کنار خود را رد می کنند و هر روز بیشتر نشان می دهند که چقدر با غرب و آمریکا فاصله فکری دارند. امروز افغانستان نیز به جهان نشان داده است که حضور آمریکا در بیست سال گذشته در آن چه ضربه های مهلکی بر پیکر آن وارد کرده و نشان می دهد امروز که آمریکا ذلت بار از افغانستان اخراج شده، چطور در حال توسعه و پیشرفت است و پیغامی از خوی وحشی گری و غارتگری و تخریب زیرساختها توسط و با حضور آمریکا و پیامی از آبادی، توسعه، امنیت و آرامش بدون حضور آمریکا و بدون کمک آمریکا و همپیمانانش به جهان مخابره کرد و این اوج خفت آمریکا و اوج عظمت افغانستان و مردم صبور، با تقوا و مقاوم در برابر اشغال است و ترس امریکا از صادر شدن این الگوی ضد اشغالگری و موفقیت و آبادی و آزادی بدون حضور آمریکا باعث شده است که دست از افغانستان نکشد و قصد دارد کشور مارا وارد درگیری های داخلی و اختلاف و جنگ با همسایگانش کند.
اکنون که روابط ایران و افغانستان از ۲۳ سال گذشته تاحالا در بهترین حالت خود قرار دارد و روابط حسنه روز به روز گسترش می یابد و از سوی دیگر حال که با مواضع صریح دولتمردان افغانستان روحیه استکبار ستیزی حکومت مرکزی بر همگان آشکار شده و خصوصا بعد از حمایت افغانستان از حزب الله لبنان و بعد حمایت شان از حملات موشکلی ایران علیه رژیم غاصب اسرائیل، دشمن برآن شد که این روند رو به رشد و این اتحاد همه جانبه را متوقف کند و افغانستان را از بدنه حامیان غزه و فلسطین و نابودی اسرائیل جدا سازد و این شد که شاهد کشتار دسته جمعی چند تن از هموطنانمان در مرز سراوان شدیم و می بینیم که رسانه های وابسته به غرب با اخبار ضد و نقیض و عکس ها و فیلم های قدیمی و دروغ، سعی در تحریک و به اشتباه انداختن دوطرف در تصمیم گیری ها دارند.
قطعا این حادثه ی دلخراش پیامدهایی هم چه در سطح دو کشور و چه در سطح جهانی خواهد داشت و دشمن هم با گذاشتن نقاب دروغینی بر چهره ی ایران با عنوان نژاد پرستی  و ناقض قوانین بین المللی و حقوق بشری سعی می کند چهره ی مثبت و جاذبی که از ایران در این چند ماه اخیر در ذهن مردم جهان حک شده را برباید و بزداید.
از سویی دیگر با پمپاژ خبرهای ضد و نقیض و دروغ سعی در تشویش اذهان عمومی می کند و پروژه ی ایجاد درگیری بین دو کشور را با شدت بیشتر پیش می برد.
به هرحال تمام این اتفاقات نشان دهنده ی این است که ایران و افغانستان در مسیر درستی هستند و دشمن از این حرکت رو به جلو و درست، عصبی است و هر بار با حمله ای جدید سعی دارد این مسیر را به بیراهه ببرد و متاسفانه در هر دو کشور هستند کسانی که از بینش سیاسی و بصیرت لازم در تحلیل و بررسی اتفاقات برخوردار نیستند و آب به آسیاب دشمن ریخته و خواسته یا ناخواسته به تشویش اذهان عمومی و برهم زدن آرامش مردم همکار دشمن می شوند.
اکنون زمان آن است که هردو طرف را به آرامش دعوت کنیم و برای تصمیم گیری بهتر و اتخاذ مواضع حکیمانه، کمک کار دولتمردان باشیم و بگوییم که آزادی قدس بهایی دارد و در راه رهایی آن و نابودی اسرائیل قدمهای بزرگ و فوق العاده ای برداشته شده و جمهوری اسلامی ایران به عنوان رکن اساسی این مبارزه و افغانستان به عنوان همسایه بسیار تاثیر گذار در تحولات منطقه و خار چشم آمریکا و اسراییل، نیاز به آرامش داخلی و امنیت در مرزهای شان دارند.
زمان آن رسیده است که هر کسی ابتدا بر ارتقاء ظرفیت های فردی و رشد معنوی خودش کار کند و سپس در حد توان ولو در حد یک اکانت فیسبوکی به جهاد تبیین بپردازد و در این اهداف بزرگ شریک شود ولو اینکه برای رسیدن به این اهداف بزرگ کارهای کوچکی انجام دهیم.