تاریخ انتشار :شنبه ۱۹ اسد ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۳۲
کد مطلب : 189883
عشقِ نامعقول؛ فرجامِ نامطلوب
اکثر انحطاط‌های شخصیتی و گاها خودکشی و خودزنی جوانان چه دختر و چه پسر بخاطر مسائل عشقی و عشق‌بازی و شکست در آن است. دختری که با پسری مدتی دوست بوده و عاشقِ هم بوده‌اند اکنون پسر با دخترِ دیگری است و یا ازدواج کرده است و یا بالعکس. این فرد شکست روحی‌روانی خورده و در نتیجه به بدترین حالت‌های روحی و رفتاری گرفتار می‌شود. حتی ممکن است یا اقدام به خودکشی کند و یا مرتکب قتل شود.

با درنظرداشت شرایط  کنونی کشور که در چنین وضعیت نامطلوب فرهنگی و اخلاقی قرار دارد، دولت‌مردان و حکومتِ حاکم بر جامعه برای جوانان و سرنوشت جوانان اهمیتی قائل نیستند و از طرفی رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی اجتماعی از کنترول خارج شده‌اند و با پخش سریال‌ها و فیلم‌های نیمه‌مستهجن و غیراخلاقی و با جوّی که با انواع تهاجم فرهنگی غرب، جامعه را فرا گرفته است و نهادهای فرهنگی و آموزشی نیز از عهده این امر مهم بر نمی‌آیند؛ لذا باید راه چاره‌ی دیگری جست تا بحرانِ ناشی از تهاجم فرهنگی غرب بر نوجوانان و جوانانِ جامعه را تا حد ممکن کنترول کرد تا جوانان که بزرگترین سرمایه کشور به حساب می‌آیند به راحتی آینده‌شان به ناکجاآبادها ختم نشود.

اکنون چگونه باید جوانان و نوجوانان را از این آسیب‌ها حفظ کرد؟
مهمترین وظیفه بر عهده خانواده‌هاست که فضای خانه را طوری مهیا کنند که افکار و باورهای فرزندان در خانواده از آموزه‌های دینی و فرهنگ ناب اسلامی غنی شود که تاثیر فرهنگ غرب که جامعه از آن متاثر گشته و افراد جامعه را تحت تاثیر خویش قرار داده کم‌رنگ‌تر شود. از سوی دیگر اوقات فراغت فرزندان را با برنامه‌های ورزشی، تفریحی، هنری سالم پر کنند تا گرایش به دوستان نااهل و شبکه‌های اجتماعی ناسالم و اجتماع آلوده کمتر شود.

از سوی دیگر روابط  والدین با فرزندان باید تا حدی از صمیمیت و رفاقت برسد که فرزندان صلاح و مصلحت خود را به پیروی از والدین خویش و برنامه‌هایی که آنان در نظر گرفته‌اند بدانند.

همچنین با برداشتن هزینه‌های سنگین ازدواج از فراروی جوانانِ آماده به ازدواج و آسان گرفتن شرایط ازدواج با توجه به وضعیت اقتصادی و اجتماعی کشور که هر لحظه ممکن است جوانان از فسادهای اجتماعی-اخلاقی سر در بیاورند جلوگیری شود.

عشق‌های قبل از ازدواج اساسا مقوله‌ای است که از فرهنگ بیگانه وارد سبک زندگی جوانان ما شده است. تفکری دائما در جامعه القا می‌گردد که انسان فقط یک بار عاشق می‌شود، در حالی که این تفکر هیچ مبنای عقلی، منطقی و شرعی ندارد. هیچ فطرتی هم این گونه نیست و نخواهد بود.

ازدواج مقوله‌ای است که با کشش و جاذبه فیزیولوژیکی آغاز شده و پس از شروع رابطه زناشویی، مسأله‌ی محبت که همان مودّت و رحمت است درون خانواده شکل می‌گیرد تا نظام خانواده برپا مانده و فرزندان رشد کنند. ازدواج سیله‌ای است برای کسب آرامش و ارضای نیازها و نه چیزی افسانه‌ای و رویایی و نه آن عشق تخیلی که بصورت رمانتیک در پندار برخی نویسندگان و فیلم‌سازان غربی و شرقی بوده و آن را تبدیل به محصولات رسانه‌ای کرده‌اند و امروز به خورد جوانان ما می‌دهند.

نویسنده: لیلا مهدیار
https://avapress.net/vdcevo8zxjh8vvi.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

مطالب مرتبط