تاریخ انتشار :جمعه ۱۷ حوت ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۰۵
کد مطلب : 180991
هشت مارچ، طرح محو محتوای زن
زن در قرآن، هم پایه و هم سنگ مرد تعریف گردیده است و قبل از قرآن، زن در آفرینش، به عنوان انسان و از نظر ارزش، برابر با مرد آفریده شده است و بلکه جایگاه و کرامت زن در آفرینش و اسلام، ارجمند تر از مرد می باشد.

از نظرگاه های گوناگونی می توان به زن نگاه کرد و از هیچ منظر، نمی شود به زن، ارزش کمتر از مرد دید. در واقع زن، شالوده و عصاره ی خلقت و حیات بشری است. یعنی اگر زن نمی بود، خلقت بشر به بن بست مواجه می شد و از همه مهم تر، اگر زن با پرورش فرزندان نیک سیرت و پاک سرشت همت نمی گمارید، حیات بشر همچنان به بن بست می رفت و بی سامان بود. با زن، خلقت انسان در جهان شکل گرفت و زن بود که با پرورش انسان های آفریننده ی ارزش و حیات آفرینِ، زندگی بشر را سروسامان و از تیرگی و فرورفتگی ناشی از جهل و ظلمت نجات داد.  

اما آنچه در روز هشت مارچ 1857م در نیویورک رخ داد که امروز از آن به عنوان روز همبستگی زنان یاد می گردد، اعتراض تعدادی از زنان کارگاه ها برای بالا بردن دستمزد و کاهش ساعات کاری بود که هیچ ربطی به تعریف ارزش و کرامت زن ندارد و نگاهی که به زن جایگاه ارزشی قایل شده باشد، نشده است.

این، به این معنا که در هشت مارچ، زن از یک منظر تعریف شد و از ابعاد ارزشی زن، یک بُعد از ارزش و محتوای زن، نمایانده شد که آن بالاخره احترام به اعتراض زن کارگر برای برنامه های کاری بود. در هشت مارچ، هیچ زنی؛ هیچ کاری که درخور دقت و احترام به کرامت زن شده باشد، نکرده که ما و زنان ما به عنوان شاهکار یک زن قهرمان از آن تجلیل کنیم.

در کجای تاریخ آمده که با رخ داد هشت مارچ، بخشی از زندگی مردم زیبا شده است؟ در کجای تاریخ خاطر نشان گردیده که بعد از هشت مارچ، به بردگی کشیدن و کار اجباری متوقف شده و زنان به حقوق خویش رسیده است؟ مگر دلیلی هست که با بهانه قرار دادن هشت مارچ، ارزش زن نکاهیده و مقام زن توهین نگردیده و هویت اصلی زن به بازی نرفته است؟ اصلا در روز هشت مارچ، چه اتفاق بزرگ برای نجات زن افتاده که از آن سخن باید زد؟

مگر کدام پرورش یافته ی زن هشت مارچ، به تاریخ زندگی بشر زیبایی خلق کرده و شکوه بخشیده است که زن هشت مارچ افغانستانی، انجام دهد؟

از هشت مارچ بگذریم، زیرا در هشت مارچ کاری صورت نگرفته است که ما از طریق آن، جایگاه خویش را در یابیم و به ارزش برسیم. بلکه سنگر مقاومت زن را در مبارزه با خشونت خانوادگی، مردسالاری، ستم و تبعیض جاهلی و تلاش برای حق خواهی، صلح طلبی، علم اندوزی و...، باید در افغانستان جستجو کرد که هر روز، بیگناه پرپر می شود و در مراکز آموزشی و فرهنگی و حرکت های مدنی قطعه قطعه می گردد و برای مجهز شدن با بزرگترین منطق انسانی که "آگاهی" باشد و آوردن ارزشمند ترین حق انسانی که "عدالت" باشد به خون می غلتد.  

با آن که در رخدادهای نیویورک و پس از آن در سراسر اروپا، هر آنچه مبارزه شد برای آگاهی، عدالت انسانی، کرامت انسانی و احترام به روح و محتوای زن نبود و هر آنچه انجام شد، به جایگاه ارزشی و کرامت زن توجه نشد. آنها دردآورتر از درد زنان مبارز امروز، درد نداشتند و رنج آورتر از رنج زنان امروز، از وضعیت پیرامون خویش رنج نمی بردند و شکنجه نمی گردید و قتل عام نمی شد. امروز است که زنان بر اثر خشونت خانوادگی، مثله و کشته می شوند؛ به جرم زن بودن، از حق بر حق و مشروع تعلیم و تربیت باز می مانند؛ مکاتب دخترانه، به آتش می رود؛ در ادارات، تحقیر و توهین می گردند؛ در اجتماع، نقش اجتماعی و فرهنگی نمی توانند بازی کنند و در مدیریت کشور، نقش ابزاری داده می شود.

اینجاست که ما نیاز به الگوهای بیرونی که کوچک ترین تأثیری بر روند و سرنوشت زندگی ما ندارند، نداریم. اگر هشت مارچ تأثیر عملی می داشت، 17 سال می شود که وارد فرهنگ مردم افغانستان شده است و تاکنون، نه تنها تأثیر مثبت برای پویایی زندگی نداشته که مؤثر ترین عامل شکست زن، بوده است.

پس نیکوست که به فرهنگ ملی و دینی خود ارج بگذاریم و ارزش های درونی خود را پاس بداریم و پاسداری کنیم. چون در متن فرهنگ ملی و دینی ما، برجسته ترین الگوهای اندیشیدن و زیستن سرافرازانه وجود دارد که با پیروی از آنها، از حالت پریشانی و نگرانی کنونی، بیرون رفته و نجات می یابیم. اگر آموزه های ملی و دینی تطبیق گردد، هم زن از چنگ خشونت رهایی می یابد، احترام می شود، به کرامت زن پی برده می شود، به حق می رسد و عدالت انسانی می آید و هم زن، به صحنه ی اجتماعی و سیاسی حضور پیدا می کند و آن وقت می تواند نقش بازی نماید و شکوه بیافریند و با بازیگری خویش، از تماشاگری نجات یابد.

قهرمان سازی با قهرمان یابی بیرونی، نتیجه نداده و نمی دهد و بایستی از درون قهرمان یافت و در درون قهرمان ساخت.

زن قهرمان، کسی نیست که با برهنه شدن، فرویدیسم را ترویج کرده و با فمینیست شدن، فحشا ساخته است.

زن قهرمان، کسی است که برای آوردن آگاهی، آزادی، انسانیت و عدالت جنگیده و پرده های دروغینی را که با نام و بهانه ی آگاهی بخشیدن، آزادی آوردن، دفاع از زن و حق زن؛ زن را به چاله ی ابهام انداخته، پاره کرده و قهرمانانه از محتوای اصلی زن دفاع نموده است.
نویسنده: محمد عظیم فکوری
https://avapress.net/vdcf1xdyyw6dc1a.igiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما