تاریخ انتشار :چهارشنبه ۸ حمل ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۱۳
کد مطلب : 160812
عراق؛ برادر ایران، دوست امریکا
حیدر عبادی؛ نخست وزیر عراق گفته است در نظر دارد از درگیری در تنش بین ایران و امریکا اجتناب کند.
 
نخست وزیر عراق روز چهارشنبه، ٨ حمل، در سخنرانی در یک همایش نفتی در بغداد، گفت که دولت او مایل است "توازن" را در روابط با ایران و امریکا حفظ کند و افزود که چنین رویکردی با منافع عراق انطباق دارد.
 
آقای عبادی دربخش دیگری از سخنان خود با اشاره به افزایش تنش در روابط ایالات متحده و ایران، گفت: "خودم را از این تنش دور نگه می‌دارم."
 
دولت حیدر عبادی از حمایت و کمک‌های مالی و نظامی امریکا برخوردار است و برای بهبود شرایط اقتصادی این کشور به سرمایه‌گذاری مالی کشورهای غربی نیاز دارد و در عین حال به تشکل‌های سیاسی و نظامی شیعی متکی است که بعضی از آنها روابط نزدیکی با ایران دارند.
 
در جریان مقابله با داعش، عراق هم از کمک نظامی امریکا، برخوردار شد و هم حمایت جمهوری اسلامی و گروه‌های طرفدار آن را به دست آورد.
 
افزون بر این،‌ طی سال‌های اخیر تحولات عراق به اندازه‌ای مهم، بزرگ و تکان‌دهنده بوده است که هیچ کشوری صاحب ادعا در عرصه رویدادهای منطقه‌ای و بین‌المللی نمی‌تواند نسبت به آن بی‌تفاوت باشد و در این میان،‌ نقش کشورهایی مانند ایران و امریکا که هردو نقش بارز و تعیین‌کننده‌ای در عراق پس از سقوط صدام ایفا می‌کنند و وزنه‌های سنگینی در بازی‌های سیاسی و امنیتی آن کشور محسوب می‌شوند، بیش‌تر از همه تعیین‌کننده و قابل توجه است.
 
امریکایی‌ها در گذشته بارها ایران را متهم به «دخالت» در امور داخلی عراق و حمایت از گروه‌های شبه نظامی شیعی کرده است؛ اما بعدا اذعان نه چندان تلویحی مقام‌های واشنگتن به ضرورت گفتگوی ایران و امریکا بر سر رویدادهای در عراق، مواضع و نگاه خصمانه ایالات متحده نسبت به نقش ایران در عراق را نقض کرد و جایگاه ایران در منظومه سیاست خارجی ایالات متحده در مورد عراق را قهرا از یک کاراکتر منفی و مخرب به عنصری فعال، مثبت و تاثیرگذار تغییر داد.
 
با این حال، در این میان، کم نیستند شمار تحلیل‌گرانی که معتقد اند پروژه داعش اساسا یک پروژه غربی- عربی بود که به منظور اعمال محدودیت بر نفوذ ایران در عراق و چه‌بسا سراسر خاور میانه، طراحی، مهندسی و ایجاد شده است و رویدادهای بعدی که از این ناحیه در عراق رخ داد و زمینه‌سازی برای آن، از مدت‌ها پیش از مسیر تحت فشار قرار دادن و منزوی‌کردن دولت به رهبری نوری مالکی به وسیله سنی‌های
درون حاکمیت عراق به ویژه برخی نمایندگان تندرو سنی در پارلمان آن کشور، روی دست گرفته شده بود، بی‌ارتباط به سیاست‌های کلی و کلان غرب و اعراب در سوریه، لبنان، بحرین، یمن و در ادامه عراق به هدف کاهش نفوذ تهران در تحولات سیاسی منطقه نبود.
 
از جانب دیگر، واشنگتن در بازی‌های عراق در صدد کسب امتیاز از تهران بود؛ امتیازی که از طرق اعمال فشارهای دیپلماتیک و رایزنی‌های فشرده سیاسی نتوانست به آن دست یابد. جنگ نیابتی در سوریه را نیز در نهایت به ایران واگذار کرد و از قدرت حزب‌الله در لبنان هم چیزی کاسته نشده است؛ بنابراین، بی‌جهت نبود که امریکا به جای شتافتن به کمک دولت بغداد به منظور درهم‌کوبیدن مواضع تروریست‌های داعش که تا چندقدمی بغداد؛ پایتخت نیز پیش رفته بودند، سراغ ایران را می گرفت؛ زیرا می‌دانست که اکنون زمان اوج فشار بر تهران و متحدان منطقه‌ای آن در عراق، سوریه و لبنان است و می‌توان از رهگذر خطری که داعش برای آینده ثبات سیاسی و چه‌بسا تمامیت ارضی عراق ایجاد می‌کند، از تهران امتیازات بزرگی گرفت.
 
از جانب دیگر، هرگونه گفتگویی میان تهران و واشنگتن بر سر مسایل جاری در عراق، قاعدتا نمی توانست تنها محدود به داعش و موصل و تکریت و سامرا بماند؛ بلکه از آن‌جایی که داعش یک پروژه مخوف تروریستی فراعراقی است، دامنه گفتگوها و چانه‌زنی‌های تهران و واشنگتن نیز بی‌محابا به دیگر حوزه‌های تنش‌زا و مورد اختلاف در روابط دو کشور در منطقه خاور میانه نیز کشیده می‌شد و حتی بعید نبود که این مباحث بر سر گفتگوهای اتمی میان ایران و شش قدرت جهانی هم سایه افکند.
 
به همین دلیل، امریکا نمی‌خواست احتیاج آن کشور به همکاری ایران در عراق را به محملی برای امتیازگیری تهران از واشنگتن و تحمیل قدرت بلامنازع ایران در منطقه خاور میانه، تبدیل کند.
 
همین امر، در نهایت، مانع از تعامل سازنده ایران و امریکا در زمین عراق شد. با این وجود، تا اینجای کار، برد با ایرانی‌ها بوده است؛ زیرا آن‌ها توانستند از مسیر نفوذ بر بغداد، مانع از استقرار دایمی امریکا در همسایگی شان شوند و مهم‌تر از آن، توطئه دوم امریکا و متحدانش علیه ایران یعنی پروژه غربی- عبری- عربی داعش در عراق را نیز به زانو درآورند.
 
بنابراین، مقام‌های تندرو کنونی امریکا کاملا حق دارند که از نقش کنونی ایران در عراق، نگران باشند. نیروهای حشد شعبی، یک بازوی قدرتمند نظامی در کنار ارتش عراق است؛ گروهی که با فراخوان تاریخی آیت‌الله سیستانی؛ مرجع دینی پرنفوذ و صاحب‌اقتدار شیعیان در نجف و با حمایت‌های وسیع ایران شکل گرفت و این چیزی نیست که برای امریکایی‌ها و متحدان منطقه‌ای آن‌ها قابل پذیرش باشد.
 
این وضعیت، شرایط دشواری را برای حاکمان بغداد پدید می‌آورد. آن‌ها باید راه میانه‌ای پیدا کنند که بر پایه آن، هم دوستی با امریکا را داشته باشند و هم برادری با ایران را؛ بدون آ‌ن‌که در این میان، مافع ملی عراق آسیب ببیند یا زمین عراق، به میدان جنگ نیابتی واشنگتن و تهران، بدل شود.
 
 
 
 
 
https://avapress.net/vdcfyxdy0w6dvca.igiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما