تاریخ انتشار :جمعه ۱۰ قوس ۱۳۹۶ ساعت ۰۰:۰۵
کد مطلب : 154104
نقش ترامپ در روابط امریکا و روسیه

دمیتری مدودف؛ نخست‌وزیر روسیه گفته است که روابط با امریکا از زمان جنگ سرد به بدترین وضع خود رسیده است.

نخست‌وزیر روسیه گفته است دونالد ترامپ مقصر وخیم شدن روابط میان دو کشور نیست و او را فردی صمیمی برای برقراری ارتباطات شخصی خوانده است.

آقای مدودف در عین حال از نمایندگان کنگره امریکا انتقاد و آنها را متهم کرده که با استفاده از کارت روسیه می‌خواهند بر آقای ترامپ نفوذ داشته باشند.

دمیتری پسکوف؛ سخنگوی کرملین هم امریکا را متهم کرده که با استفاده از تحریم‌ها، می‌خواهد قشر تجاری روسیه را به مقابله با ولادیمیر پوتین وادارد.

در همین حال سرگئی لاوروف؛ وزیر خارجه روسیه، امریکا را متهم کرده که در صدد تحریک کوریای شمالی به تشدید فعالیت‌های موشکی خود است.

آقای لاوروف، درخواست نماینده امریکا در سازمان ملل برای قطع روابط کشورها با کوریای شمالی را رد کرده و گفته است روسیه معتقد است تحریم‌ها باعث حل بحران نمی‌شود و خواهان مذاکره شده است.

با توجه به همین رویدادها و موضع گیری هاست که از دید بسیاری از تحلیلگران، رابطه دو ابرقدرت هیچ زمانی پس از پایان جنگ سرد، تا این اندازه شبیه دوران جنگ سرد نبوده است. ناظران امریکایی معتقد اند که پوتین در صدد احیای قدرت مرده روسیه شوروی است و در پی آن است تا یکبار دیگر روسیه را به دوران طلایی سلطه کمونیزم بر بخش های بزرگی از جهان برگرداند.

او در این رابطه گام های بلندپروازانه و البته تاثیرگذاری را برداشته است. به گونه ای که روسیه امروز به هیچ وجه با سال های آخر ریاست جمهوری گورباچف یا یلتسین قابل مقایسه نیست.

او به همین منظور روندهای سیاست داخلی روسیه را نیز با دقت و حساسیت بی نظیری مدیریت می کند. نشانه های این امر، در دوره ریاست جمهوری مدودف کاملا مشهود بود؛ دورانی که در آن، پوتین نخست وزیر بود؛ ولی عملا همه امور کشوری را مدیریت و مهندسی می کرد. پس از آن نیز وقتی پوتین به ریاست جمهوری مجدد رسید مدودف به صورت خودکار،‌ نخست وزیر شد؛ فردی که از منظر سیاسی، از نزدیکان پوتین و دست پرورده او محسوب می شود.

در عرصه سیاست خارجی نیز پوتین تلاش های مستمری انجام داده تا میدان های سنتی نفوذ و سلطه روسیه پیشین را به این کشور برگرداند. به جمهوری های آسیای میانه نزدیک شده، به کشورهای حوزه قفقاز عملا در صدد تعمیم سلطه نظامی خود است، کشورهای اروپای شرقی نیز بارها شاهد جنگ قدرت میان جناح وفادار به روسیه و جریان های غربگرا و دست به دست شدن قدرت بین این دو جناح بوده اند.

پس از خروج لیبی از حوزه نفوذ روسیه و چین، نوبت سوریه بود؛ اما پایمردی و اتحاد استراتژیک روسیه و ایران، در عمل مانع از سقوط این آخرین خاکریز شرقی به کام غرب شد و این نتیجه بلافصل تلاش های پوتین برای احیای روسیه شوروی است.

امریکا نیز به خوبی از نیات او در این زمینه آگاه است. به همین دلیل به رغم ابراز تمایل ظاهری کاخ سفید برای نزدیک شدن به محور شرق به رهبری روسیه و حضور چین، ایران و شماری دیگر از کشورهای مشترک المنافع و عضو پیمان شانگهای، هیچگاه جانب شک و احتیاط را فرونگذاشته است.

امریکا با نگرانی مترصد رشد و بالش خزنده احیای اتوریته شرقی است که پوتین مغز متفکر آن است.

در ماجرای اسنودن نیز اگرچه از یکسو به شرمساری بزرگ واشنگتن در برابر شهروندانش و رسوایی گسترده آن کشور در برابر افکار عمومی جهان منجر شد، این رویداد، ضربه مهلکی بر شبکه جاسوسی و امنیتی امریکا نیز وارد کرد که امتیاز آن به صورت خودکار به حساب روسیه و چین واریز شد.

با این وصف، روابط کنونی امریکا و روسیه مطمئنا در فضای جنگ سرد جریان دارد و پر از تنش،‌ تشنج، سوء نیت و عدم اطمینان طرفین به همدیگر است.

در این میان، نقش دونالد ترامپ، تقریبا صفر است. او که متهم به هواداری از روسیه و حتی دریافت حمایت های پنهانی قوی از مسکو برای رسیدن به قدرت در واشنگتن می باشد، از نظر شخصی، یک عنصر مطلوب برای پوتین در قلب قدرت دشمن، به حساب می آید؛ اما در عمل، حضور چنین عنصری، مخالفان نیرومند روسیه را در واشنگتن، بیش از هر زمان دیگری بر علیه نفوذ آن کشور در سازوکار سیاست و قدرت امریکا، تحریک کرده و حساسیت شدید آنها را بر علیه روسیه برانگیخته است.

شاید از این منظر و با توجه به شرایط کنونی حاکم بر روابط بی رمق دو غول قدرت جهان، مسکو اگر این شرایط را پیش بینی می کرد، هیچگاه آرزو نمی نمود که ترامپ به قدرت برسد!

https://avapress.net/vdccx0qs02bqps8.ala2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما