تاریخ انتشار :پنجشنبه ۵ سرطان ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۱۲
کد مطلب : 212900
نشست علمی پژوهشی "اشتراط تعادل قاضی در قضاوت" در قم برگزار شد
نشست علمی پژوهشی تحت عنوان "اشتراط تعادل قاضی در قضاوت» از طریق فضای مجازی با همکاری انجمن فقه و اصول مجتمع آموزشی عالی فقه و مرکز فعالیت‌های فرهنگی اجتماعی تبیان قم در مدرسه عالی حجتیه برگزار گردید.

خبرگزاری صدای افغان (آوا) -قم: آیت الله مصطفوی به عنوان کارشناس این نشست در ابتدای سخنان خود گفت: مطلب بسیار مهم و کارساز که دارای نتایج زیادی در جهت بهبود وضع قضاوت و رعایت عدالت و احقاق حق کسانی که در معرض ضیاع حق و زایل شدن حق ایشان قرار بگیرد می‌تواند این شرط مفید واقع شود، به عبارت دیگر از حیث حقوقی اگر حق را در جامعه به اثبات برساند و از انحرافات صدور حکم جلوگیری صورت گیرد باید یک قاضی مضافا بر شرایط عامه‌ای که دارد که از قبیل علم، عدالت اعلام می شود علاوه بر آن یک شرط عرفی را لازم دارد که این شرط در بحث قضاوت برجسته نشده و از منظر حقوق این شرط که حقش می باشد مورد توجه قرار نگرفته است.

آیت الله مصطفوی با اشاره به اینکه قاضی که علم دارد عدالت هم دارد، شرایط تعلیماتی و آموزشی را سپری نموده و تجربه هم دارد گفت: مضافا بر این، شرطی لازم است که این شرط روحی است که باید از لحاظ روحی دارای شرایطی خاص باشد که این شرایط می تواند در جهت احقاق حقوق مردم و در جهت اقامه عدل و قسط و در جهت صدور یک حکم کاملا عادلانه ایفای نقش نماید. بطور بسیار اساسی و بنیادی که این شرط عبارت است از وجود اعتدال روحی که قاضی علاوه بر تجربه و آگاهی به شرایط قانونی باید از نظر روحی آدمی دارای اعتدال روحی باشد.

وی ادامه داد: این نکته بسیار مهم می باشد که متاسفانه برجسته نشده و مورد توجه قرار نگرفته است و شما که اهل دانش و علم هستید اسم این را بگذارید شم القضاوت چرا که ما در فقه شم الفقاهه داریم یعنی یک فقیه باید ذوق سلیم و آگاهی از وضعیت موجود تاریخ معاصر داشته باشد که به آن ما می‌گوییم آگاهی به زمان و تشخیص شرایط متناسب اوضاع و شرایط موجود در رجال شم الدرایه داریم یعنی متن شناسی که یک محقق رجالی باید متن روایات را تشخیص بدهد که از آن متن روایت به این برسد که بگوید این عبارت، از اعتبار بالایی برخوردار است و شم القضاوه بسیار مهم است که جز شرایط نیامده است. منظور از اعتدال روحی این است که یک قاضی باید داری یک روح قوی، روح مذهبی و روح انسانی باشد، به این صورت که از لحاظ روحی به حدی استحکام و پرتوان باشد که عوامل و شرایط تغیراتی برای تصمیم ایجاد نتواند فقط به عدل و قسط و موازین شرعی حقوق و قضاوت بنگرد، به اصطلاح امروز پارتی بازی ها تخلیف ها و یا هم مطامع تغیری نتواند ایجاد نماید.

آیت الله مصطفوی گفت: این قدرت روحی به این حد که گفته شد کافی نمی‌باشد که شرایط و عوامل مختلف نتواند انحراف روحی برای قاضی ایجاد نماید و به سمت و سوی خلاف بکشاند که این قوت روحی بوده و دیگر اینکه قاضی باید دارای روح معتدل باشد یعنی افراطی و تفریطی نباشد که اینها را تقسیم می‌نماییم به عاطفی و یا هم خشونت، گاهی بعضی اوقات انسان به طور طبیعی دارای سه حالت روحی است؛ یک عاطفی دو اعتدال و سوم حشونت که خشونت را از حیوانیت می گیرد و عطوفت را هم از افراط در انسانیت می گیرد که خیلی عاطفی می شود و در مقام قضاوت نه عاطفی بودن جا دارد و نه خشونت که هردو ممکن است انحراف در قضاوت به وجود بیاورد.

این عالم دین علاوه نمود که خشونت هم ممکن است انحراف به قضاوت بیاورد، مثلا یک فرد خیلی عاطفی می بیند که متهم یک شخص مستمند گریه می نماید و تقاضا و اصرار می نماید و در این حالت برایش یک رحمی به وجود می آید و حکمی که حقش می باشد اعلام نمی نماید و با شیوه عاطفی هم پرونده وی را می نویسد و برایش برائت می دهد، لذا اگر شنیدید که برای بانوان قضاوت داده نمی شود برای این است که نوعا زنها عاطفی می باشند و تا گریه متهم را می‌بینند اشک خود قاضی زن هم جاری شده و در اینجا حکم خلاف واقع صادر می شود. به این می گویند تفریط و اعتدال نمی باشد.

آقای مصطفوی ادامه داد: از جهت دیگر گفته شد خشونت، فرضا یک قاضی خشن است، روحیه حکم رانی و برخورد خشن با مجرم را دارد تا ببیند می گوید شما مجرم هستید باید به جزای اعمال خود برسید که این هم خیلی خطرناک می باشد و منطق در اینجا در کار نمی باشد و از یک فرد برداشتی می نماید که در واقع شخص مجرم هم نیست در اینجا متهم هرچه استدلال نماید و دلیل بیاورد قاضی گوش نمیدهد و برخورد خشن به دور از اخلاق و اسم جامعه قضات و حقوق دانان را زیر سوال می برد و قاضی باید طبق ادله و منطق و استدلال بررسی نماید. اگر محکوم بود محکوم نماید و اگر بی گناه بود تبرئه نماید و در اینجاست عدالت صورت گرفته نه با آن روحیه خشن، این باید کاملا روانشاسی شود که روانشناسی قابل ممکن می باشد تا اعتدال روحی را نیز بدست بیاورد.

آیت الله مصطفوی با اسناد به قرآن کریم علاوه می نماید که از منظر فقهی هم می توانیم شخص دارای اعتدال روحی و افراط و تفریطی را تشخیص بدهیم و چیزی که بسیار مهم است خشونت در برخورد در فقه و در قرآنکریم سوره نسا آیه ۱۰۵ به آن اشاره به عمل آمده است (إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِمَا أَرَاكَ اللَّهُ ۚ وَلَا تَكُنْ لِلْخَائِنِينَ خَصِيمًا) این اعتدال می خواهد که روح تحت تاثیر احساسات هم نرود و تحت تاثیر خشونت هم قرار نگیرد فقط (لتحکم بین الناس بما اراک الله) ما نازل کردیم این کتاب را به حق تا حکم نمایی بین مردم به آنچه که خدا به تو ارایه کرده و نشان داده و آموزش داده است (بما اراک الله) وقتی پیاده می شود که قاضی داری اعتدال روحی باشد اگر دارای اعتدال روحی نباشد ارایه احکام الله حکم بین الناس بما اراک الله نمی شود و از منبع خشونت حکم صادر می‌گردد ویا هم عطوفت. که این ایه مطلب را کاملتر هم نموده (لتحکم بین الناس بما اراک الله ولا تکن للخاینین خصیما) از موضیع خصومت برخورد نکن.

آقای مصطفوی توضیح داده و گفت: فرض کنید یک متهم را آوردند به محکمه از موضع خصومت برخورد نکن خاین را بررسی کن در مورد این شکایت که شده است ببین آیا فرد مجرم است یا نیست بدون کدام خصومت. قرآن کریم می‌گوید که از نگاه خصومت برخورد نکن ببین که واقعیت امر چه می باشد و خداوند (ج) چه حکم نموده است و اگر مجرم بود مجرم اعلام شود و اگر بی گناه بود برائت داده شود. شیخ مفید در کتاب مقنعه ص ۷۲۲ این اعتدال روحی قاضی را اشاره می نماید که ولا یجلس و هو اغوان یعنی در مقام قضاوت نه نشیند در حال که غضب و خشونت است و در آخر جمله می گوید بلکه با آرامش و تخلیه ذهن از هر گونه عواملی که آدم را به چپ و راست بکشد و با ذهن کاملا آرام و بدون آلودگی از هر گونه کشش ها به مجلس قضاوت بنشیند و قضاوت نماید.

وی با اشاره به اینکه در بحث حقوقی اعتدال روحی نقش فوق العاده ای دارد گفت: مردم از نگاه روحی اعتماد کامل به قضا و قضاوت می نماید و حسن ظن و یک آسایش عمومی برای افراد ذی حق به وجود می آید. ذی حق هم در مقام قضا که می رود چون ذی حق هستند و قاضی هم داری اعتدال روحی و هر آنچه حق است تصمیم می گیرد متهم هم دیگر از خیانت و خلاف اجتناب می نماید و می گوید قاضی دارای اعتدال روحی است و حق را نا دیده نمی گیرد و حکم را آنچه که می باشد اعلام می نماید متهم هم دیگر از خیانت و خلاف اجتناب می نماید چرا که می گوید اگر خیانت کنیم به دام افتادیم و هر حیله را به کار ببریم به جای نمی رسد قاضی حکمش این است و دارای روحیه معتدل می باشد واگر کسی را هم واسطه قرار بدهد کار به جای نمی برد حکم هر آنچه که است صادر می شود.

وی در آخر افزود: اعتدال روحی می تواند داری فوایدی باشد؛ یک نقش بازدارنده نسبت به تخلفات و خیانت ها دارد و دوم موجب جلب اعتماد مردم می شود به مقام قضاوت سوم برای مستمندان که حق شان ضایع شده یک پناهگاه و امیدی می شود تا حق اینها احقاق و بدست شان برگردد. اگر از لحاظ ادله بخواهیم وارد شویم می توانیم بگوییم که اعتدال روحی یک امر ضروری است که نیاز به استدال بیشتر دارد، اعتدال روحی در قضا و قضاوت یکی از شرط های بسیار اساسی می تواند باشد که ان شاالله امیدواریم این شرط مورد توجه و‌‌اعمال قرار بگیرد و مقام قضاوت هم وادی حقوق دانان از هر گونه اشکال مصونیت داشته باشد تا قضاوت به باروری دلنشینی بنشیند تا آرمانی و آرزوی سلسه حقوق دانان و قضات هم خواهد بود.
https://avapress.net/vdcbg5b5grhb89p.uiur.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما