تاریخ انتشار :جمعه ۱۴ سنبله ۱۳۹۹ ساعت ۱۶:۳۹
کد مطلب : 203977
کوتاهی و سستی خواص از ادای تکلیف از عوامل زمینه ‌ساز رویداد عاشورا
در مراسم سیزدهم محرم الحرام در کابل سخنرانان بر نقش عوام و خواص به شکل گیری حادثه عاشورا پرداختند.

خبرگزاری صدای افغان(آوا) - کابل: در مراسمی که به مناسبت عزاداری روز سیزدهم محرم الحرام در مسجد رسول اکرم(ص) غرب کابل برگزار شد، حجت الاسلام والمسلمین محمدامین زاهدی رئیس دفتر مرکزی مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان با طرح این سئوال که چرامردم زمان امام حسین(ع)، غیر از عده ای اندک، آن حضرت را در قیام عاشورا یاری نکردند؟ به بحث و بررسی تأثیر گزاری نقش عوام و خواص در شکل گیری حادثه عاشورا پرداخت.
 
آقای زاهدی گفت: از جمله مطالب مورد بحث که برای امروز ما کارساز و مؤثر است در باب تحلیل زمینه‌ها و عوامل شکل‌ گیری حماسه عاشوراست،  بررسی موقعیت عوام و خواص در پیدایش این حادثه است. بر همه ما لازم است که در هر عصر و زمانی حول محور عاشورا تحقیق را تعطیل نکنیم و پیام‌های آن را خوب بفهمیم.
 
این کارشناس علوم اسلامی علاوه کرد: خواص؛ اقلیت افراد جامعه هستند و به لحاظ خصوصیاتی که دارند اهل تحقیق و نظر و تحلیل‌اند، به این دسته خواص می‌گویند. به همین دلیل این دسته پیشکسوت جریان‌های تاریخی می‌شوند. با نگاه جامعه ‌شناسانه اگر بخواهیم نگاه کنیم این افراد گروهی هستند که دیگران در رفتار، فکر کردن و عمل آنها را ملاک قرار می‌دهند. این گروه‌ها که در جامعه ‌شناسی به گروه‌ های مرجع شناخته می‌شوند می‌توانند حرکت ‌آفرین باشند. عوام پیرو هستند، از خود رأی و نظری ندارند و دنباله‌رو هستند.
 
به باور این عالم دین، در میان مردم نخبگانی وجود دارند که در تصمیم گیری‌ها به رهبر مشورت داده و به اصطلاح امروز افکار عمومی را جهت می‌دهند، نقش خواص و نخبگان، در دگرگونى هاى جامعه، نقشى بنیادین وغیر قابل انکاراست. در طول تاریخ تا به امروز، نخبگان، مؤثّرترین نقش را در تحوّلات فرهنگى، سیاسى و اجتماعى داشته اند و همچنان نیز دارند؛   بدین سان در برخی مقاطع تاریخی، دنیاطلبى وشکمبارگی، حب جاه ومقام نخبگان وخواص عواملی بوده که باعث خیانت ایشان  شده وانحرافاتی را به وجود آورده و صدمات جبران ناپذیری را برای جامعه داشته است.
 
وی افزود: کوتاهی و سستی خواص از ادای تکلیف و انجام وظیفه یکی از عوامل زمینه‌ساز رویداد عاشورا است. نقش خواص در تحولات و دگرگونی‌های اجتماعی و سیاسی از مسائلی است که تردیدی در آن نیست. اگر خواص جبهه حقّ، تسلیم جلوه‌های دنیا نمی شدند و دین را فدای دنیا نمی کردند و به موقع از حق حمایت می کردند، هیچ ‌گاه جامعه اسلامی دچار وضعیت زمان امام ‌حسین(ع) نمی شد و شاهد حادثه تلخی چون عاشورا نمی بودیم.
 
آقای زاهدی به نقل از حضرت امام خامنه ای گفت: "حرکت خواص، به دنبال خود، حرکت عوام را می آورد. .. یک وقت یک حرکت بجا، تاریخ را نجات می دهد; گاهی یک حرکت نابجا که ناشی از ترس و ضعف و دنیاطلبی و حرص برای زنده ماندن است، تاریخ را در ورطه گمراهی می غلطاند. .. اگر خواص، در هنگام خودش، کاری را که لازم است، تشخیص دادند و عمل کردند، تاریخ نجات پیدا می‌کند و حسین بن علی ها به کربلا کشانده نمی شوند." و نیز "وقتی که خواص طرفدار حق در یک جامعه - یا اکثریت قاطعشان - آنچنان می شوند که دنیای خودشان برایشان اهمیت پیدا می‌کند، از ترس جان، از ترس از دست دادن مال و از دست دادن مقام و پست، از ترس منفور شدن و تنها ماندن، حاضر می شوند حاکمیت باطل را قبول کنند."
 
زاهدی گفت: در یک تقسیم بندی می توان خواص دوره امام حسین(ع) را به چند دسته تقسیم کرد:
اول، بقایای اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله از مهاجر و انصار; مانند: جابر بن عبدالله انصاری، ابن عباس، سهل بن ساعده و انس بن مالک، که به حقانیت امام علیه السلام قائل بودند، اما قدرت همراهی و یاری او را نداشتند.
دوم، بزرگان و خواص شیعه، مانند: محمد حنفیه، مختار، سلیمان بن صرد خزاعی، هانی بن عروه، مسیب بن نجبه فرازی.
افرادی مانند محمد حنفیه، هانی بن عروه که به علت کهن سالی و بیماری یا علل و مصالح دیگر، از حضور در کربلا بی نصیب ماندند. یا مانند مختار در در حبس بودند. افرادی مانند سلیمان بن صردخزاعی، نجبه فرازی (از سران شیعیان کوفه) معتقد به حقانیت امام علیه السلام بودند و با این حال، از او دعوت رسمی به عمل آوردند، اما یاریش نکردند.
سوم، اطرافیان خلفا، مانند: عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبیر.
چهارم، قبایل قحطانی در سرزمین عراق که شامل بزرگان و رؤسای قبایل قحطانی می شوند، مانند: شمر، محمد بن اشعث و عمر بن حریث.
و پنجم، کارگزاران بنی امیه از قبیل عمارة بن عقبه بن ولید و ابن زیاد.
 
او گفت که خواص هر جامعه باید مواظب باشند مقابل رهبرشان موضع نگیرند. خواص جامعه امروز ما؛ روحانیت، قشر فرهنگی، اهل شعر و ادب و هنر و هر کس که اهل تحلیل است، در جبهه باطل قرار نگیرند. این است که خواص در جریان عاشورا واقعاً نقشی منفی داشتند و جریان عاشورا پر از عبرت و درس‌ است.
 
زاهدی گفت: موفقیت ظاهری دستگاه یزید با استفاده از اهرم زر و زور بود و اشخاص سرشناس وصاحب نفوذ اجتماعی را به با عناوین مختلف خریده بودند، لذا این اشخاص سبب پررنگ شدن جبهه باطل گردیدند. که از جمله می توان به عمر سعد و شمر و... اشاره کرد.
 
به باور این عالم دین، جبهه باطل رسانه های روز را در اختیار داشتند و باز تزویر مردم را به انحراف کشاندند. معاویه به شامیان آموخته بود که خلافت امویان جنبه الهی دارد. در شام، مردم خاندان اموی را از نسل پیامبر می دانستند. زمانی که امویان سقوط کردند و عباسیان به قدرت رسیدند، چهل نفر از ریش سفیدان شام سوگند یاد کردند که برای پیامبر خویشاوندانی جز بنی امیه نمی شناخته اند .
 
آقای زاهدی افزود: در زمان بنی امیه، رسانه‌ها چه بود؟ آن روز رادیو، تلویزیون، روزنامه وامثال آنها نبود. بیشتر رسانه‌ها رسانه‌های سمعی و بصری بودند. نقش اصلی رسانه جمعی به دوش ائمه جمعه و جماعات وخطیبان رسمی بود. بنی امیه از خطبه‌های نمازجمعه به عنوان ابزاری تبلیغاتی برای تخریب امام علی(ع) و امام حسن(ع) بهره فراوانی برد.‏ خطبه‌های ظهر جمعه در دوره ظهور اسلام، یکی از اصلی‌ترین نمادهای اقتدار محسوب می‌شد که نشان و نماد مقبولیتِ حکومت و یکی از ابزارهای حکومت برای جلب افکار عمومی به شمار می‌رفت. خطیبان جمعه چند دسته بودند. برخی خود والیان منصوب بودند و برخی نقش والی را نداشتند و تنها همین سمت به عهده آنان بود. و با بخشنامه‌های رسمی موضوع سخنرانی به آنان دستور داده می‌شد.‏
 
https://avapress.net/vdcfemd0ew6dx1a.igiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما