تاریخ انتشار :جمعه ۷ جوزا ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۳۸
کد مطلب : 126838
وقتی آب از سرچشمه گل آلود باشد!
امروزها چند واقعه دست به دست هم داده و فضای سنگینی را بوجود آورده است.
روز بیست هفتم ثور، هزاران نفر به خیابان های شهر کابل آمدند تا اعتراض خود را نسبت به تغییر مسیرخط انتقال برق توتاپ نشان دهند.
اما مردم با سدهای آهنینی مواجه شدند که حکومت شبانه در راه حرکت مدنی مرم نهاده بود تا مانع رسیدن مرم به مرکز شهر شوند.
گرچه مظاهره آرام ، مدنی و با شکوه و شوکت تمام برگزار شد و حتی کمترین حادثه گزارش نشد. اما این لکه ننگ بر دامن حکومت گران ماند که حکومت میان دوست و دشمن و مدنی وغیر مدنی چندان تفاوت نمی نهد. آنهایی با اعتراض های مدنی می خواهند مشق دموکراسی کنند، برای حکومتی که سخن از دموکراسی گوید، قابل تحمل نیست.
هر اعتراض مدنی دارای دو وجه است؛ یکی خواسته هایی است که با خود همراه دارد و دیگر این که نفس اعتراض های مدنی تمرین و مشق دموکراسی است. درهیچ کشور مردم به زندگی مدنی و مسالمت آمیز دست نیافته اند، و میزان تحمل و دیگری پذیری را در میان خود افزایش نداده اند، مگر این که در راه پیمایی های مدنی شرکت جسته اند و به تدریج با آزمون و خطای بی شمار راه صواب را از ناصواب تشخیص داده و حرکت های مدنی را نهادینه کرده اند.
حکومت تنها موانع فیزیکی در راه این حرکت ایجاد نکرد، بلکه با پخش اعلامیه و اطلاعیه هایی تمام پی آمد های راه پیمایی را به دوش رهبران معترضان نهاد و آنها را تهدید به بازداشت کرد. لیستی از جانب گارنیزیون حکومت منتشر شده که نشان می داد که حکومت افغانستان بر رغم گفتارهای پوپولیستی ومردم گرایانه تاب تحمل اعتراض های مدنی را ندارد.
در اعتراض های مدنی هزاران انسان شرکت جسته بودند، اما حکومت به جای وقع نهادن به این خواسته های با آن مخالفت کرد، آنها را در سطح خواسته های نازل قومی تنزل داد و از طریق کمیسیون سازی متعارف کوشید خواسته های برحق مردم را نادیده انگارد و نیات خود را عملی کند.
تا این که اشرف غنی در یک سخن رانی بر انتقال برق از راه سالنگ تاکید کرد و گفته شد که بر اساس تصمیم بزرگان مناطق مرکزی با اشرف غنی، پروژه برق باید از سالنگ عبور کند. حال این که آن بزرگان کی بوده که بعد از جنبش اعتراضی پیدا شده و منافع مردم را بهتر از هزاران نفر تشخیص می داده است، خود پرسش هایی است که یافتن پاسخ آن دشوار است. اما بی اعتنایی به یک حرکت مدنی و در کشوری که این گونه حرکت ها به ندرت صورت می گیرد، دهن کژی و بی باوری به ارزش های دموکراسی و حقوق مدنی مردم به حساب می آید.
دیدن این نمایش های گوناگون چند نکته را به ذهن متبادر میسازد. یکی این که حکومت هنوز به بازی های دموکراتیک باور ندارد. بازی های دموکراتیک دو گونه صورت می گیرد یکی آنست که حکومت به رای مردم احترام نهد، پیشنهادها را قبول کند؛ با نمایندگان مردم مذاکره و گفت و گو کند. دوم این که نفس این گونه حرکت ها را ارج واحترام بگذارد، تبلیغ و تشویق کند، در معرفی آن بکوشد. جنبش روشنایی دارای شخصیت های پرتوان، عاقل، قابل اعتماد و اعتنا بود، حکومت به جای مذاکره با آنها دست به ایجاد کمیسیونی زد که جز اختلاف افگنی و ایجاد نفاق قومی حاصلی نداشت.
نکته دیگری که باید به آن پرداخته شود، نوع نگاه حکومت به جنبش های مدنی از نوع جنبش روشنایی است. بعد ازعمل زشت و نا میمونی که حکومت مرتکب شد و موانعی در راه راهپیمایان بوجود آورد، مناسب بود که برای جبران این خبط و خطای فاحش خود هم برای دلجویی از جنبش روشنایی و هم برای تقدیر و تشکر از این حرکت نرم مدنی و انسانی از سران جنبش دعوت می کرد با آنها به مذاکره می نشست، دلایل حکومت را با آنها در میان می نهاد و اگر چنانچه قناعت آنها حاصل می شد و انتقال برق از طریق سالنگ هم صورت می گرفت، حداقل این جنبش به عنوان یک حرکت اعتراضی مدنی، مورد احترام قایل می شد. اما حکومت با این عمل خود ثابت کرد که متاسفانه با حرکت های مدنی و با روح مدنیت و دموکراسی چندان آشنا نیست. کاری که کرزی در زمان حکومت خود انجام داد و بارها، نهاد های مدنی را به سخره گرفت و حرکت های مدنی را با ژست های قومی ونگاه مزورانه خود خفه کرد. این بار وارث آن حکومت که هر دو جناح حکومت وحدت ملی باشد، عینا تکرار حرکت ضد مدنی او بود که بویی از مدنیت و دموکراسی در این حکومت نیز مشاهده نشد.
گمان می رود کسانی به عنوان بزرگان مناطق مرکزی با اشرف غنی دیدار کردند از وضعیت و حالت حکومت بی خبر هستند و نمی دانند که وضعیت سیاسی و امنیتی و اقتصادی حکومت در چه وضعی است، آنها سخنان اشرف غنی را باور کردند بدون این که محاسبه کنند که دستور انتقال فوری برق به بامیان آیا از عهده این حکومتی که از سیر تا پیازش وابسته به خارج است امکان دارد؛ یا این یک مشت حرف ها مفت و بی پایه را با نماینده به اصطلاح مردم تحویل داده، بدون این کمترین ضمانت اجرایی داشته باشد.
نگارنده بدین باور است که این حکومت بر تهداب کج بنایافته و تا آخر هم به همین صورت بالا خواهد رفت. مگر آن که به سقوط او بیانجامد.
مصاحبه زلمی خلیل زاد نماینده وقت امریکا درافغانستنان و یکی از مشاوران نزدیک حکومت کرزی به بهترین وجهی پرده از روی کجی این حکومت برداشت، که ذات این حکومت را آشکارا بیان کرد. او گفت که گزینه مطلوب در نشست بن پشتون بودن بود، نه مردمی بودن، نه دموکرات بودن نه تجربه حکومت داشتن. و کرزی فقط این مزیت را داشت. اول این که یک پشتون بود، دوم این که به یکی از جناح های حکومت ایالات متحده امریکا وابسته بود. کرزی با این ویژگی بسیار نازل در راس حکومت عبوری قرار گرفت و او دید قومی به قدرت داشت تا دید انسانی. و همین دید غیر دموکراتیک بود که تقلب های بی شماری در دوره های حکومت او به انجام رسید. شالوده یک حکومت دموکراتیک هرگز شکل نگرفت بر عکس گسست هر روز بیش از روز دیگر شد. نتیجه آن شد که امروز حکومت وحدت ملی بر سر قدرت است که بر شالوده دروغ و تقلب استوار گشته است.
https://avapress.net/vdcfmvdycw6d0ca.igiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما