تاریخ انتشار :جمعه ۳۰ سرطان ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۳۱
کد مطلب : 45535
روشنی، از دل همین تاریکی ها بیرون خواهد آمد!
امریکا و غرب و عوامل منطقه ای آنان به روشنی نشان دادند که از بیداری اسلامی و بهار عربی، به خوبی به نفع خویش استفاده کرده و خیزش های مردمی در منطقه را در جهت دل خواه خویش مصادره نمودند.
در حالیکه اخیراً دمشق پایتخت سوریه مورد حمله دهشت بار تروریستی قرار گرفت و در آن تعدادی از مقامات امنیتی دولت سوریه کشته و زخمی شدند، این رویداد، دشمنان مردم و نظام سوریه را ذوق زده کرده و آنان کار را برای دولت سوریه تمام شده تلقی کردند.

پس از این حادثه، رسانه های غربی و عربی، به عنوان پشتیبانان معنوی تروریستها، به بزرگ جلوه دادن این حمله پرداخته و سعی در بالا بردن روحیه شورشیان و تخریب مورال مقامات و مردم سوریه به خرج دادند.
در این میان، بان کی مون، دبیرکل سازمان ملل متحد در یک اعلان رندانه، به محکومیت این عمل تروریستی پرداخت: "بر اساس بیانیه ای که دفتر دبیرکل سازمان ملل متحد به نقل از وی منتشر کرده است، بان کی مون، انفجار اخیر را که به کشته شدن برخی از مقامات سوری منجر شده است، به شدت محکوم کرد.

بان کی مون در این بیانیه آورده است: توقف خشونتها از سوی همه طرفهای درگیر در بحران سوریه یک نیاز اساسی و ضروری است.

دبیرکل سازمان ملل متحد بار دیگر به نقض طرح عنان و اقدامات خشونت طلبانه از سوی گروه های مخالف مسلح و مورد حمایت غربیها و رژیمهای عربی همسو اعتراف کرده و از آنها خواست به طرح صلح نماینده ویژه خود پایبند باشند.
بان کی مون بار دیگر از دولت و مخالفان سوری خواست به طرح عنان پایبند باشند."
این در حالی است که وزیر دفاع جدید سوریه، هشدار داده است که حملات اخیر تروریستها بی پاسخ نمانده و دولت و مردم سوریه به آنان اجازه نخواهند داد تا با ثبات و آرامش سوریه بازی کنند. در این میان عکس العمل دولت های امریکا و غربی قابل دقت است. وزیر امور خارجه ایالات متحده امریکا که تا چند روز پیش از حمله دولت سوریه در برابر تروریست ها در تریمسه ناراحت و عصبانی به نظر می رسید، در برابر حمله شورشیان به ساختمان امنیت سوریه، سکوت هدفمند و معنی داری اختیار کرده است که گویا در این مورد خاص، سکوت علامت رضایت است!
اگر چه دولت هایی چون چین و روسیه، پشت سر نظام و دولت بشاراسد ایستاده و چند بار قطعنامه های هدفمند علیه سوریه را وتو کرده اند و نظام و مقامات سوری نیز از مبارزه جدی و نهایی با شورشیان حرف می زنند؛ اما واقعیت آنست که دولت و مردم سوریه، در چنبره استخبارات جهانی و منطقه ای گیر افتاده اند.

روسیه و چین هم اگر بتوانند از بیرون به حمایت سیاسی دولت بشار اسد همت خواهند گماشت. اما مهار شورشیان در داخل و سرازیر شدن نیروهای تازه نفس از بیرون از مرزهای سوریه و پیوستن آنان به نیروهای شرارت و جنایت در داخل سوریه، عرصه را بر دولت و ملت سوریه تا حد زیادی تنگ کرده است.

ورود تروریست های ارتش آزاد و القاعده در دمشق، پایتخت سوریه، مردم و مقامات این کشور را شوکه کرده است. از طرفی نیز رسانه های غربی و عربی که حکم نیروهای تبلیغاتی تروریست ها و شورشیان را پیدا کرده اند، با انتشار اخبار و گزارش های راست و دروغ، به دامنه جنگ روانی در سوریه بیشتر دامن می زنند. در همین روزهای اخیر بود که (بی. بی. سی) گزارش داد که فاروق الشرع، معاون بشار اسد از نظام سوریه جدا شده است؛ در حالی که این خبر بلافاصله از سوی فاروق الشرع، معاون بشار اسد، رئيس‌جمهوري سوريه شديدا تکذیب شد و ایشان به صراحت بیان داشت که همچنان در کنار دولت و مردم سوریه قرار دارد.

بر اساس خبری، نیروهای القاعده نیز راه سوریه را در پیش گرفته اند تا در کنار سایر تروریستها به جنگ با دولت و ملت سوریه مشغول شوند. ورود نیروهای القاعده در سوریه دیگر جای هیچ گونه شک و تردیدی را باقی نگذاشت که این استخبارات منطقه و جهان است که جنگ در سوریه را رهبری می کند. القاعده در طول عملکرد چندین ساله اش به دفعات ثابت کرده است که یک جریان ایده آل و مستقل نبوده و همواره در راستای منافع استخبارات منطقه ای و جهانی، قدم برداشته است.
روشن ترین دلیل بر این ادعا نیز، پشت کردن القاعده به قدس شریف و مبارزه ملت مظلوم فلسطین علیه رژیم اسرائیل است. اگر دقیق توجه شود، ملت فلسطین، هم عرب است و هم مسلمان و هم مورد تجاوز رژیمی قرار گرفته است که اولاً خود آن رژیم به تعبیر نیروهای القاعده و همفکران آن، هم متجاوز و هم خارجی و کافر است و از طرفی نیز مورد حمایت تمامی دولت های خارجی و کافر نیز قرار دارد.

خوب، در یک چنین شرایطی برای نیروهای القاعده و همفکران آن، آیا لازم و واجب نیست تا به جای لشکر کشی به افعانستان و عراق و یمن و سوریه، با تمام نیرو و قوا به سمت و سوی فلسطین اشغالی و جهاد با دولت اسرائیل مشغول شوند؟! اوضاع در سوریه، زنگ خطری هم است برای دولت های مستقل و عدم وابسته به امریکا و غرب در منطقه. پیروزی عوامل استخبارات جهانی و منطقه ای در سوریه، در واقع شکست این دولت و کشورها نیز است. بیجا نیست اگر گفته شود، سهل انگاری ها و بی تفاوتی های دولت های منطقه در قبال یکدیگر نیز یکی از عوامل سقوط احتمالی نظام بشار اسد در سوریه و پیشرفت برق آسای نظام استخباراتی امریکا و غرب در منظقه است!

اگر دولت های منطقه میان شان یک هماهنگی نسبی ای وجود می داشت و هر کدام سر در لاک منافع و مصلحت ذهن ساخته خویش فرو نمی بردند و از کنار معضلات و مشکلات یکدیگر- که در واقع مشکل مشترک بود- دامن بر نچیده و بی تفاوت عبور نمی کردند، به یقین وضع و روز شان از اینی که هست به مراتب بهتر بود و هر دولت و کشوری، به این آسانی جرئت نمی کرد تا با هست و بود ملت و دولتهایی در منطقه، بازی کند!

امریکا و غرب و عوامل منطقه ای آنان به روشنی نشان دادند که از بیداری اسلامی و بهار عربی، به خوبی به نفع خویش استفاده کرده و خیزش های مردمی در منطقه را در جهت دل خواه خویش مصادره نمودند. اگر چه ما امت اسلامی بر این باوریم و بر این اعتقاد پای می فشاریم که تحولات کنونی در جهان و به خصوص در کشورهای اسلامی و اخصاً در سوریه، بیانگر این واقعیت است که جهان با همه ی حوادث و تحولات تلخ و خونین اش، آبستن یک رویداد متفاوت و شگرفیست که در پرتو آن، نظام مسلط ستم و کفر، زیر و رو شده و مدینه فاضله ای که همه ی انسان های آزاده و موحد در انتظار آنند، بر همه ی جهان حکومت خواهد کرد و نور الهی، از دل همین تاریکی های بشری، طلوع خواهد کرد.

نویسنده: سیدفاضل محجوب
منبع : خبرگزاری آوا- کابل
https://avapress.net/vdcbssba.rhbsfpiuur.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما