تاریخ انتشار :سه شنبه ۴ سنبله ۱۳۹۹ ساعت ۱۴:۳۱
کد مطلب : 217476
جوان عاشورایی و نقش جوانان در تقویت جبهه‌‌ی حق
سیدحسن مدثر/ انسان در طول زندگی خود همواره در بستر آزمون الهی قرار می‌گیرد. هر فردی هم در این آزمون‌ها بیشتر از دو راه پیش رو نداشته و ندارد، یا حق را برمی‌گزیند و یا باطل را انتخاب می‌کند. البته همواره در طول تاریخ حامیان جبهه حق به لحاظ کمّیت نسبت به جبهه باطل کمتر بوده است. همان‌گونه که امام حسین ع فرموده‌اند: "فإذا محصوا بالبلاء قلّ الدیانون... دین‌داران هنگام آزمایش کم‌شمارند."

واقعه عاشورا و تمام وقایع دیگر تاریخ اسلام محک خوبی برای دین‌داران واقعی بودند. اما تعداد قلیلی از این آزمون‌ها سربلند بیرون آمدند. چه در صدر اسلام و چه در نهضت خونین عاشورا، این عده­‌ی قلیل را نمایندگانی از اقشار مختلف مردم شامل می‌شدند که در مسیر مقدس گام نهادند و خون‌شان را نثار کردند، از جمله "جوانان" که کثرت یاران امام را در واقعه‌ی عاشورا تشکیل می‌دهند.

نقش جوانان در تمامی جبهه‌های حق در طول تاریخ اسلام بیشتر و پررنگ‌تر از دیگر اقشار جامعه بوده است، به عنوان نمونه با نگاه به تاریخ صدر اسلام و شروع دعوت اسلامی، با مشاهده‌ی یاری رساندن و حمایت جوانان از پیامبر، به این نکته پی می‌بریم که جوانان نیروهای بالقوه و بالفعلی هستند که جبهه‌های حق را پررنگ‌تر می‌سازند. پیامبر به تکرار فرموده‌اند که با جوانان به نیکی رفتار کنید، زیرا آنان دل‌های نازک و حق‌پذیر دارند. جوانان نیرویی بودند که پیامبر بیشترین توجه را به آنها داشتند.

از ابتدای دعوت پیامبر نیز اولین کسانی که ایشان را مورد حمایت و پشتیبانی قرار دادند جوانان بودند. پیامبر فرمود "اولین شخصی که به من ایمان آورد علی (ع) بود". در مکه نیز پیامبر از ناحیه جوانان حمایت جدی می‌شد، مانند بلال، عبدالله ابن مسعود، عمار و یاسر. حتی بعدها که پیامبر به مدینه مهاجرت کردند نیز حمایت جدی جوانان را با خود داشتند که از جان و مال‌شان در مسیر پیامبر هزینه می‌کردند. آنان با تحمل سختی‌ها و شکنجه‌های فراوان ایمان خود را حفظ کردند و در راه گسترش اسلام نیز پیامبر را یاری و جان فشانی‌های زیادی نمودند. حضرت علی ع که یکی از همان جوانان بود برای حفظ جان پیامبر در شب لیلة المبیت در بسترشان خوابیدند و یا جوانی که در مدینه برای یاری پیامبر از حجله دامادی و از کنار عروس خود به جبهه جنگ شتافت و در میدان جنگ برای دفاع از ارزش‌های اسلامی و اسلام حضور پیدا نمود و به مقام رفیع شهادت نائل شد و غسیل الملائکه نام گرفت.

عاشورا یکی از دلخراش‌ترین حوادث تاریخ است که در آن جبهه‌ی حق علیه باطل قرار می‌گیرد. در این نهضت خونینِ تاریخی و تاریخ‌ساز تعدادی اندک از افراد خالص در مقابل انبوهی از جمعیت باطل می‌ایستند و برای دفاع از جبهه‌ی حق جان‌فشانی می‌کنند. در میان‌شان کودک خردسال، نوجوان، جوان، میان‌سال و کهن‌سال حضور دارند و وظایف مختلفی را در عرصه‌های گوناگون بر عهده دارند.

در این مطلب به سه ضلع این مبارزات به عنوان نقش جوانان در تقویت جبهه‌ی حق در نهضت امام حسین (ع) اشاره می‌کنیم:

1- نقش فکری و معنوی:
جوان به عنوان نیروی بانشاط و توانمند می‌تواند از جایگاه خاصی برخوردار باشد و نیروی جوانی خود را در راه حق یا باطل به مصرف برساند. وی قدرت انتخاب هر مسیری را دارد، ولی جوانانی که به یاری امام شتافتند مسیری را برگزیدند که منتهی به عدالت اجتماعی، آزادگی، برابری انسانی، کرامت بشری و حفظ فضیلت انسانی بود. آنان برای از بین بردن رذالت و پستی و حقارت و حق‌کشی و ظلم و فساد و بی‌عدالتی مبارزه می‌کردند. جوانان عرصه عاشورا با حرکت به سمت اهداف امام و یاری نمودن با جان و مال‌شان راه را برای هم‌کیشان و هم‌فکران‌شان باز می‌کنند و درس بزرگ انسانی به آنان می‌دهند. جوانان همراه امام حسین (ع) با هزینه از خون‌شان در این راه، عدالت اجتماعی، انسانیت، آزادگی و آزادی‌خواهی را از خود به یادگار می‌گذارند.

2- مبارزه عملی:
در حادثه‌ی عاشورا جوانان و نوجوانان عملا شمشیر به دست می‌گیرند و برای حفاظت و حراست از حریم اهل‌بیت و یاری رساندنِ امام در مقابل صف بزرگ دشمن با جان‌های شیرین‌شان وارد جنگ و مقابله مسلحانه می‌شوند. همان‌گونه که تاریخ‌نویسان یادآور می‌شوند یکی پی دیگری نزد امام می‌آیند و از امام اجازه‌ی مبارزه و مقابله می‌گیرند. امام با محک تکراری و متوالی که من بیعت را از شما برداشتم و دشمنان با شما کاری ندارند و به دوستان خود ملحق شوید. شور عشق و شعور حسینی را در آنها تازه می‌سازد. چنان که آورده‌اند یکی از آنها درباره مرگ و شهادت فرموده "مرگ از عسل برایم شیرین‌تر و گواراتر است"، در نهایت نیز با اصرار خود از امام اجازه می‌گیرد و جام شهادت می‌نوشد.

3- نقش تبلیغی و مبارزه روانی:
در تمام اعصار و زمان‌ها تبلیغات و جنگ رسانه و مبارزات روانی از جمله مهم‌ترین سنگرهای مبارزاتی انسانی به حساب می‌رود. همچنین تبیین و رسانیدن آرمان و هدف نهاییِ مبارزه برای کسانی که در زمان‌های آینده طالب حقیقت‌اند، یک اصل اساسی به شمار می‌رود. سپردن به تاریخ برای قضاوت آیندگان از جمله مهم‌ترین ارکان مبارزه‌های بشری است.

با توجه به تقسیم‌بندی روند مبارزه و مقابله قبل از روز عاشورا و بعد از روز عاشورا در حادثه‌ی کربلا دو وجه بسیار متفاوت را مشاهده می‌کنیم. جنگ قبل از روز عاشورا بیشتر جنبه‌ی عملی و فیزیکی دارد، اما در بعد از روز عاشورا جنبه روانیِ آن بیشتر است. همچنان از منظر مردم، قبل از روز عاشورا تمام قضیه‌ها به نفع دشمن است. اهل‌بیت به عنوان خارجی و مجرم و کسانی که بر خلیفه خروج کرده‌اند وارد صحنه می‌شوند، اما از روز یازدهم به بعد دیگر صحنه عوض می‌شود. اهل‌بیت را با سخنرانی‌ها، تبلیغات حقیقی و مبارزه‌های نسبی‌شان می‌شناسند. قضیه را آن‌گونه که حقیقت داشته و شایسته‌ی خاندان اهل‌بیت است به تاریخ تحویل می‌دهند. بعد از عاشورا نیز جوانان نقش سازنده و پررنگی را ایفا کردند. با سرودن اشعار، خطبه­‌ها و سخنرانی‌ها و تجلیل از مقام شامخ شهدا در روز اربعین، روضه خوانی‌ها و تشکیل جلسه‌های عزاداری برای شهدای کربلا یکی پی دیگری در تداوم نهضت عاشورا نقش داشتند و تمام این‌ها را جوانان مدیریت می‌کردند.

البته نقش جوانان را می‌توان در ابعاد دیگر نیز تبیین نمود، اما در این مطلب به سه ضلع اشاره نمودیم. نقش فکری و انتخاب مسیر و پررنگ‌سازی نهضت حسینی، نقش عملی و مبارزات فیزیکی با نثار نمودن خون‌شان در راه اسلام که عملا وارد میدان مبارزه شدند و فعالانه جهاد نمودند و در نهایت نقش روانی و تبلیغاتی است که در این عرصه نیز جوانان به صورت فعال عمل کردند.
https://avapress.net/vdceff8wpjh8zei.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما