تاریخ انتشار :پنجشنبه ۴ میزان ۱۳۹۸ ساعت ۱۷:۱۹
کد مطلب : 192202
انتخابات ریاست جمهموری؛ اما و اگرها
در نظام‌های دموکراتیک و مردم‌سالارِ به معنای واقعی کلمه، برگزاری انتخابات شفاف و عاری از هرگونه تخلف و تقلب، رکنی رکین به شمار می‌رود. بگونه‌ای که دیگر به جز انتخابات راهی برای انتقال مسالمت‌آمیز قدرت غیر قابل تصور است. انتخاباتی که بیانگر و تمثیل‌کنندۀ ارادۀ ملت و یگانه‌راه انتقال قدرت از شخصی به شخص دیگر و یا از حزب و جریانی به حزب و یا جریان دیگر می‌باشد، دارای ویژگی‌ها و شرایطی است که مهم‌ترین آن‌ها عدالت، شفافیت و مشارکت حداکثری و فراگیر انتخاباتی است.

البته در دنیای امروز کشورهای قلیلی هستند که مردم‌سالاری و دموکراسی واقعی در آن‌ها وجود داشته باشد. بلکه در اکثر کشورها از مردم‌سالاری و دموکراسی، تنها نام و شعارهای مردم‌پسند آن باقی است و لاغیر. بر اساس همان نام و شعارها اما مهندسی شده، انتخاباتی برگزار می‌شود و نتیجه‌ی آن اعلام و قدرت یا تثبیت و یا هم انتقال پیدا می‌کند.

با این مقدمه ابتدا می‌پردازیم به بحث انتخابات در افغانستان که تا چه اندازه با معیارهای یک انتخابات واقعی مطابقت دارد؟ آیا انتخابات افغانستان از شفافیت لازم برخوردار است یا خیر؟ آیا در انتخابات افغانستان عدالت انتخاباتی مطمح نظر قرار می‌گیرد؟ آیا در انتخابات افغانستان، مشارکت مردم حداکثری است؟ و در ادامه نگرانی‌هایی حول محور انتخابات ریاست جمهموری پیش‌رو را به بحث و بررسی خواهیم گرفت. که چه اما و اگرهایی قبل و بعد از انتخابات مطرح‌اند.

افغانستان، کشوری است با قدمت و پیشینه‌ی تاریخیِ چندین هزار ساله، اما در فراخنای همین تاریخ کهن و پر فراز و نشیب خود، هیچ‌گاه شاهد نظامی مبتنی بر ارادۀ ملت نبوده است. اغلب نظام‌ها در تاریخ کشور ما با تمسک به زور و قدرت سلاح دست به دست گردیده‌اند. در دوران پسا طالبانیزم، طفل دموکراسی -آن‌هم به‌صورت ژن‌های شبیه‌سازی شده در لابراتوار- در افغانستان متولد گردید. بر این اساس زمینه‌ای فراهم آمد که مردم بتوانند (بگونه‌ی حداقلی) مشق دموکراسی نموده و در شکل‌گیری نظام آینده‌ی خود إعمال رأی کنند و تأثیرگذار باشند.

حال که مدت تقریبا دو دهه از عمر این کودک نوپا می‌گذرد، آنچه دیده می‌شود این است که رشد آن بسیار بطی بوده و عضله‌ها و استخوان‌های دست و پای آن به نضج کافی و لازم نرسیده است تا بتواند سر پای خود ایستاده و راه برود.

در طی دو دهه‌ی گذشته چندین انتخابات؛ چه ریاست جمهوری و چه پارلمانی و شوراهای ولایتی برگزار و تجربه گردیده است. اما در هیچ یک از انتخابات‌های گذشته آن ویژگی‌ها و شرایط را به‌طور باید و شاید، شاهد نبودیم. چه بسا هرچه پیش رفتیم وضعیت انتخابات‌ها بد تر از قبل گردیده است. متاسفانه در انتخابات افغانستان آنچه روی نتیجه‌ و برآیند انتخابات تأثیر می‌گذارد تقلب و تخلف انتخاباتی است. در زمان کارزار‌های انتخاباتی عدالت و تعادل امکانات مالی و تبلیغی در میان کاندیداها در نظر گرفته نمی‌شود. نهاد برگزارکننده‌ی انتخابات متأسفانه توانایی کافی و لازم را در برگزاری انتخابات ندارد و همیشه در موضع اتهام از این جهت که تحت تأثیر برخی از کاندیداها واقع شده باشد قرار داشته است. همیشه در انتخابات‌ها از مجموع نفوس کشور افغانستان فیصدی کمی در انتخابات اشتراک دارند که این نیز از نواقص اصلی و مهمی در این خصوص بشمار می‌رود.

اینک که در آستانه‌ی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری افغانستان قرار داریم؛ اما و اگرهای فراوانی پیرامون آن مطرح است. اما و اگرهای که شامل دو بخش است؛ بخشی قبل از برگزاری انتخابات و بخشی دیگر بعد از انتخابات. در بخش نخست، در ابتدا و بیش از همه مسأله‌ی گفت‌گوهای صلح میان گروه طالبان و ایالات متحده‌ی آمریکا که این انتخابات را شدیدا تحت‌الشعاع و تأثیر قرار داد، تا جایی‌که برخی از کاندیداها عملا به امید این توافق، کارزارهای انتخاباتی‌شان را به حالت تعلیق در آوردند و جمعی کثیری از آنان بسیار به‌گونه‌ی کم‌رنگ فعالیت داشتند. این مسئله باعث شد تا مردم نتوانند از طرح‌ها و برنامه‌های کاندیداها به‌صورت مفصل و دقیق آگاهی پیدا کنند.

دوم اینکه پس‌منظر انتخابات در افغانستانِ آن رضایت خاطر و اطمینان قلبی مردم از مؤثریت رأی‌شان در تعیین سرنوشت‌شان را به‌شدت کاهش داده است. چون آنچه مردم شاهد آن هستند تقلب بوده است که بیشتر از رأی مردم تأثیرگذار بوده است. لذا عامه و توده‌ی مردم که درک عمیقی از اهمیت شرکت در انتخاباتی هرچند پر چالش ندارند، کم‌تر حاضر شدند تا برای شرکت در انتخاباتی با این وضع ثبت نام کنند که نتیجه‌ی آن کاهش قابل ملاحظه‌ای را در تعداد واجدین شرایط شرکت در رأی‌دهی به‌وجود آورده است.

سومین مسئلۀ چالش امنیتی فراروی انتخابات افغانستان است. گروه‌هایی همانند طالب و داعش علنا تهدید به چالش کشیدن آن را دارند. از تعداد مراکز رأی‌گیری حدود 400 مرکز در نقاط مختلف کشور بعلت نبود امنیت بسته‌اند و تعداد زیادی مراکز دیگر با تهدیدات بلند امنیتی روبرو هستند. لذا این مسئله نیز یکی دیگر از عوامل نگرانی پیرامون انتخابات پیش رو است.

اما بخش دوم اما و اگرهایی که بعد از برگزاری انتخابات مطرح‌اند؛ از مهم‌ترین مسائل، یکی میزان توانایی کمیسیون مستقل انتخابات است که آیا می‌تواند شفافیت لازم را در جمع‌آوری صندوق‌های رأی، شمارش آرا و اعلام نتایج انتخابات، تأمین کند یا خیر؟ آیا می‌شود باورمند بود که مشکلات انتخابات‌های قبلی تکرار نگردد؟

مسئله‌ی ‌دوم پذیرش نتیجه‌ی انتخابات از سوی کاندیداها است. خصوصا با توجه به انتقادهای آنان در دوران کارزارها از برخی تیم‌ها در خصوص سوء‌استفاده از امکانات دولتی و همچنین دخالت در امور کمیسیون مستقل انتخابات.

این مسئله یکی از نگرانی‌های جدی می‌باشد که پیرامون انتخابات پیش‌رو مطرح است. زیرا اگر کمیسیون نتواند قناعت کاندیداها را فراهم کند آنجاست که کشور دچار بحران خواهد شد و پیامد آن هم معلوم نیست که چه خواهد شد؟

با فرض به‌وجود آمدن بحران، احتمالات ذیل وجود دارد: احتمال اول ممکن است دوباره در افغانستان حکومتی توافقی شکل بگیرد. در این صورت آیا آن حکومت نیز همین تجارب ناخوشایند حکومت وحدت ملی با طرح آمریکا را تکرار خواهد کرد یا خیر؟ که گذر زمان به این پرسش پاسخ خواهد داد. احتمال دوم اینکه، نتیجه‌ی انتخابات لغو و یک حکومت موقت شکل خواهد گرفت. با فرض این احتمال، در حکومت موقت آیا طالبان هم دخالتی خواهند داشت یا خیر؟ که به احتمال زیاد دخالت خواهند داشت و در نبود یک طرفِ مشخص (حکومتی با مشروعیت رأی ملت) امتیازی قابل ملاحظه‌ایی را به دست خواهند آورد و آنچه در این میان نامعلوم و مبهم خواهد بود سرنوشت ملت و دست‌آوردهای دو دهه اخیر است.

نویسنده: محمد موحدی
 
https://avapress.net/vdcdzx0fxyt0nx6.2a2y.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما