تاریخ انتشار :شنبه ۱۵ سرطان ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۳۹
کد مطلب : 187876
دست چدنی با دست‌کش مخملی
افغانستان کشوری است که از موقعیت ژئوپولوتیکی بسیار مهم و حساس جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی و نظامی برخوردار است. مردمی که در این سرزمین زندگی کرده و می‌کنند، ۹۹ درصد از لحاظ اعتقادی، باورمندی عمیقی به دین مبین اسلام دارند و از لحاظ روحی روانی نیز مردمی دلیر، شجاع، میهن‌دوست و با روحیه‌ی اخوت و برادری اند. این کشور با توجه به ویژگی موقعیتی خود، در گستره‌ی زمان همواره مورد هجوم و لشکرکشی‌های قدرت‌های شرق و غرب قرار گرفته است؛ باری تحت استعمار انگلیس، زمانی تحت تجاوز قشون سرخ شوروی و اینک نفس‌هایش زیر چکمه‌های ناپاک آمریکای جنایت‌کار به شمارش افتاده است.
 
آن‌چه از تاریخ به دست می‌آید، گویای این واقعیت است که تمام تهاجم‌های قبلی با شکست مفتضحانه مواجه شده‌اند. چه قصه‌های شیرینی از رشادت‌ها و دلیرمردی‌های مردان و چه بسا زنان این خطه در جریان دفاع از خاک، نوامیس ملی و ارزش‌های دینی در مقابل جهان‌خواران تجاوزکار که به یادگار مانده‌اند. با پای‌مردی همین ملت غیور، کمونیزم به زباله‌دان تاریخ افتاد و برای جهانیان مایه‌ی تحیر گردید، اما پس از شکست مفتضحانه شوروی در افغانستان، آن‌چه انتظار می‌رفت، تشکیل یک حکومت مقتدر اسلامی با مشارکت تمامی اقوام مختلف این‌ سرزمین بود که متأسفانه به دلایل گوناگون از جمله دخالت استکبار جهانی به خصوص آمریکا، این آرزوی دیرینه‌ی مردم زجرکشیده‌ی ما با خاک یک‌سان گردید. آری آمریکایی‌ها از شکست قدرت‌های قبلی به خصوص شوروی در افغانستان درس خوبی گرفتند و با سازوکار و روشی متفاوت، کاربردی و خطرناک وارد عمل گردیدند. آمریکا با درک این‌ واقعیت که جنگ به‌ صورت علنی و آشکارا در برابر مردم مسلمان افغانستان کارساز نیست، لذا یک‌سری اقداماتی را روی دست گرفت، انجام داد و در حال انجام است و متأسفانه تاکنون نتیجه هم گرفته است که در ذیل به صورت فشرده به آن‌ها اشاره می‌کنیم:
 
گام نخست؛
بعد از شکست شوروی، آمریکایی‌ها با انواع حیله‌ها و اختلاف‌انگیزی‌های مرموزانه، مانع از تشکیل حکومت اسلامی به دست مجاهدین گردیدند.
 
گام دوم؛
در این مرحله اقدام آمریکا این بود که باید فکری به حال اعتقاد راسخ و هم‌چنین حس میهن‌دوستی و روحیه انقلابی این‌ جامعه بکند و این‌جا بود که گروهی را تحت عنوان طالب با چنان رویه‌ی خشک و خشن روی کار آورد که طبق خاطرات مردم از دوران سیاه طالبان، اکثر مردم تا سه الی چهار بار در هنگام ظهر، نماز ظهر را به لطف هیمنه‌ی گروه به اصطلاح امر به معروف حتی بدون وضو اقامه می‌کردند. این‌جا بود که جوانان ما را که متأسفانه هنوز درک عمیقی از دین نداشتند، کاملاً از دین بی‌زار کردند.
 
گام سوم؛
سومین اقدام پس از عملیاتی‌سازی و تثبیت اهداف قبلی و دست‌یابی حداکثری به آن اهداف، این‌بار گشودن دریچه‌های متفاوتی برای خانواده‌های ما به خصوص جوانان، به وسیله رسانه‌های صوتی و تصویری بود که تحت عنوان زیبای «آزادی بیان»، چه‌‌ها که به خورد خانواده‌ها و جوانان ما ندادند و نمی‌دهند.
 
گام چهارم؛
انباشته‌سازی شکم‌های بخش عظیمی از جامعه توسط لقمه‌های حرام که‌ از تولید و قاچاق مواد مخدر به دست می‌آیند، اقدام بعدی استکبار بوده است، تا لقمه‌ی حرام، خودش ره صد ساله‌ی شیاطین را یک‌شبه طی کند.
 
گام پنجم؛
از آن‌جا که افغانستان جزء کشورهای دارای جامعه‌ی جوان می‌باشد، برای این هم راهکاری سنجیده‌ و آن این‌که جوانان ما را به صورت سیستماتیک معتاد به مواد مخدر نموده است. متأسفانه وقتی آمار معتادین را بررسی می‌کنیم، مو بر بدن انسان راست می‌شود. برای درک بهتر از این معضل همین بس که بدانیم آمار معتادین جوان به مراتب بیشتر از آمار اردوی ملی کشور است. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل...
 
گام ششم؛
با راه‌اندازی بازی‌های پیچیده سیاسی، و جنگ‌های موش و گربه‌ای با تروریست‌هایی که دست‌پروردگان خودشان هستند، باقی جوانان و نخبگان ما را گاهی در قالب اردوی ملی در جبهات جنگ، گاهی در تجمعات اعتراضی و عدالت‌خواهی، گاهی در مساجد و تکیه‌خانه‌ها، گاهی در مراکز فرهنگی و رسانه‌ای، گاهی در مراکز آموزشی، گاهی در مسیرهای ولایتی و گاهی هم حتی در مراکز ورزشی قلع و قمع‌می‌ کند.
 
آن‌چه از این دست اقدامات استکبار متذکر شدیم، نمونه‌هایی از برنامه‌های بی‌شمار آن‌هاست که علیه ملت مظلوم ما روی دست دارند و یادآوری تمام آن‌ها از حوصله بحث ما خارج است.
 
ناگفته نباید گذاشت که این‌ همه در حالی است که استکبار جهانی به سرکردگی آمریکای جنایت‌کار به عنوان حامی و دوست وارد خاک افغانستان گردیده و دم از حمایت قاطع می‌زند. این کشور که با در دست داشتن تأییدیه‌ی سازمان ملل و همراهی چندین کشور وارد افغانستان گردیده، با این اقدامات توانسته جای پای خود را مستحکم نموده تا به اهداف بالاتر که‌ همانا در اختیار داشتن این منطقه فوق‌العاده خاص ژئوپولیتیکی است، برسد و تا از این مجرا، قدرت‌های نوظهور اقتصادی چین، نظامی و سیاسی روسیه و سیاسی و نظامی ایران را  زیر نظر داشته باشد. آنچه دردآور است، خوش‌باوری و ساده لوحی عده‌ای هموطنان ماست که هنوز به دنبال حرف‌ها و برنامه‌های امریکا در حرکت اند و هرگز به اطراف خود و به حوادث و واقعات کشورهای منطقه ـ که در تمام آن‌ها امریکا به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم دست دارد، نمی‌بینند و عبرت نمی‌گیرند.
فاعتبروا یا اولی الالباب
 
نویسنده: محمد موحدی
https://avapress.net/vdceff8zpjh8vvi.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما