کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

دیدی آخر به کجا عاقبت کار کشید

30 جوزا 1396 ساعت 10:57

مولف : سیدفاضل محجوب


شماری از اعضای مجلس نمایندگان از انتقال افراد انتحاری به داخل شورای ملی توسط دو عضو پارلمان هشدار می دهند.
به گزارش رسانه ها، نماینده مردم بدخشان در صحن علنی مجلس گفت: قرار اطلاعی که همین هفته به دبیرخانه مجلس نمایندگان رسیده است، ما شاهد گندیدن نمک هستیم. اطلاع حاصل شده که یک وکیل و یک سناتور به انتحاری ها کمک می کند و شاید پارلمان شاهد حادثه خطرناک باشد.
این اولین بار است که نیروهای امنیتی چنین اطلاعی را با پارلمان شریک ساخته است. گفته شده وکیل و سناتور، انتحاری را به داخل پارلمان می آورند، از شما(رئیس مجلس) خواهش می کنم وقتی آنان این قدر ذلیل می شوند که بیایند دست به همچون عمل بزنند و انتحاری شوند، نام آنان را افشا کنید.
وقتی نیروهای امنیتی تا این حد اطلاع دارند که موقف فرد را تشخیص کردند، حتما می دانند که این دو تن از اعضای پارلمان چه کسانی هستند."
نماینده مردم پنجشیر در مجلس نیز با اشاره به این موضوع خطاب به رئیس مجلس کرد و گفت: شما مسوولیت دارید اگر موضوع را در حضور رسانه‌ها شریک نمی سازید، حد اقل ما وکلا را خبر کنید که این افراد چه کسانی هستند که انتحاری را به داخل شورا می‌آورند.
بااین همه، عبدالرووف ابراهیمی رئیس مجلس نمایندگان نیز از رسیدن چنین اطلاعی به دبیرخانه مجلس نمایندگان را تایید کرد.
آقای براهیمی گفت: بلی تهدیدات بلند وجود دارد، اما لازم نمی دانیم در حضور مطبوعات این موضوع را عرض کنم، امروز و دیروز در این رابطه جلسه داشتیم و قرار است که بازهم امروز جلسه داشته باشیم."
همه به خوبی بیاد داریم زمانی را که تعبیری شبیه ضرب المثلی وجود داشت که می گفت:" وقاحت هم حدی دارد". اما گویا در زمانه ما دیگر نه آن تعبیر جایگاهی برای خودش دارد و نه هم بواقع می توان حد و مرزی را برای کلماتی چون وقاحت و بی شرمی تعیین و تصویر کرد و به نظر می رسد که اینک با صدای رسا و با همه وجود می شود فریاد برآورد که ایهاالناس! وقاحت به هیچ عنوان حد و مرز ندارد و این پدیده شوم و نکبت بار فرامرزی بوده، تا نازل ترین مرتبه حیوانیت؛ یعنی فروتر از آن نیز می تواند تنزل کند.
در موازات همین تعبیر، ضرب المثل " وای از آن دم که بگندت نمک" را نیز در افغانستان می توان توجیه و تفسیر دیگر کرد و آن اینکه در اساس نمک دراین کشور ابداً نمی گندد و ما گاهی فکر می کنیم که نمک در این سرزمین محیرالعقول گندیده است.
افغانستان، کشوری است که بر خلاف سایر کشورها، اتفاقات عجیب و حیران کننده که گیج کننده فکر و ذهن می باشد، در آن زیاد به وقوع می پیوندند و این قبیل مسائل، اندک و یکی دو تا نیستند تا انسان فرصت آن را پیدا کند تا حیران و گیج به یکی از آنها خیره شود.
به عنوان نمونه مشتی از خروار، بارها در کشور ما دیده و شنیده شده که فلان مقام دولتی و خصوصی در برابر دهها کمره رسانه ای، حرفی را گفته و ادعایی را کرده و یا موضع غیر مسئولانه ای را اتخاذ کرده که مانند صدای بلند توپ در همه ی کشور پیچیده است. اما به محض توجه به نتیجه فاسد و پیامد ضررخیز آن حرف و ادعا و موضع گیری، بلافاصله از سوی کننده و یا گوینده و گیرنده آن، انکار شده است! که این برخورد با قضایای مهم کشور و مردم، انسان را یاد برخورد کودکانه اطفال با قضایای ساده و سطحی و طفلانه می اندازد و موجبات تاسف و دریغ و افسوس انسان را فراهم می کند که ببین در چه سرزمینی زندگی می کند که آدم بزرگهای آن ادای کودکان را در میاورند و گویا دوست ندارند از پیله نادانی کودکی بیرون شده، به بلوغ فکری و عقلی برسند.!
اما به نظر می رسد این کودکانه زیستن و طفلانه اندیشیدن و یا بهتر است گفته شود خود را به کودکی و طفلی زدن به مرور زمان، کار دست مردم ما داده، آنها را به صورت جدی و اساسی دچار مشکل و خطر کرده است؛ خطری که ممکن است قیمت از دست دادن جان بسیاری ها تمام شود.
حدود لااقل یک و نیم دهه یعنی ۱۵ سال تمام است که قاطبه صاحب نظران و آگاهانِ دلسوزِ مردم و کشور، یکسره فریاد می زنند که دولت وحدت ملی و دولتمردان طراز اول مملکتی، موضع خود را در برابر نیروهای نفوذی دشمن در داخل نظام، روشن و شفاف سازند و به دنبال آن و با استفاده از هر وسیله و ابزار و آلتی، سعی در بیرون انداختن این تفاله های دشمن از درون نظام به بیرون کنند؛ تا امروز شاهد درز اخباری از درون پارلمان کشور مبنی بر راه یابی انتحار کنندگان در درون مجلس با کمک دو نماینده مردم نباشیم.!
خبری که جا دارد یک کشور همراه با دولت و ملت آن در برابر کشورها و ملتهای دیگر، از خجالت و شرمندگی آب شود؛ چرا که بر اساس یک چنین خبر شوم و نکبت باری، قرار است تا نمایندگان پارلمان یک کشور مسلمان، با اشاره بیگانگان و ظاهراً با هدف به دست آوردن دالر و دینار و یا هم توهم جهاد در راه خدا، همکارانِ مسلمانِ خود شان را در خانه ملت به هلاکت برسانند.!
به نظر می رسد رسیدن کشور ما به این نقطه از انحطاط و درماندگی، یک دلیل بیشتر ندارد و آن نیست جز بی تفاوتی پرسش برانگیز سران و رهبران حکومت وحدت ملی در برابر وجود و حضور نمایندگانی از دشمنان قسم خورده این کشور و ملت در بدنه نظام و حتی در خانه ملت، که اینکه گستاخی و قاحت را به بالاترین حد ممکنه رسانده اند و تا این مسامحه و محاسبه تبارگرایانه و سخیف در درون دستگاه نظام کشور ما وجود داشته باشد، در آینده ها منتظر وقایع بد تر از اینها نیز باید باشیم.


کد مطلب: 145044

آدرس مطلب :
https://www.avapress.net/fa/article/145044/دیدی-آخر-کجا-عاقبت-کار-کشید

آوا
  https://www.avapress.net